دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 208623

تاریخ انتشار : شهريور 1394

دیروز طبق معمول همه خونه مادر بزرگم جمع شده بودیم. ومن هم داشتم برا دختر خالم زبان توضیح می دادم( الان فهمیدین من دیپلم زبان دارم ودارم تخصصی می خونم یا بازم توضیح بدم) بعد دختر داییم داشت با گوشیم پو بازی می کر د(لازم به ذکر است دهه هشتادی. است ) اومده میگه :
اه چقدر حرف میزنی بیا ببین پو چشه غذا نمی خوره
من:0_0
دختر داییم ~_~
فامیل^_^یا شایدم:)))))))
پوی گرسنه :))))))