دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 208552

تاریخ انتشار : شهريور 1394

فامیل ما یه گدوزیلا داره بی اعصاب به تمام معنا
یه بار مامانش رفته بود بیرون این گودزیلا خواب بوده و دوتا از خواهر بزرگاش تو خونه بیدار بودن، خواهراش تو اشپزخانه بازی میکنن یکدفعه این گودزیلا با صدای اینا از خواب میپره میره تو اشپزخونه کارد اشپزخونه برمیداره میده دنبال اینا که چرا سر و صدا کردین از خواب پریدم حالا باید تلافی کنم
اینام از ترس میرن تو اتاق در رو خوشبختانه میتونن قفل میکنن -__-
حالا این گودزیلا میگه بیاید بیرون کاریتون ندارم با اون کارد تو دستش 0__0
خواهراش هم تا سه ساعت بعد که مامانشون میاد تو اتاق حبس بودن
مامانشون که میاد میبینه چاقو تو دست گودزیلاش هست میپرسه این دست تو چیکار میکنه میگه خواهر بزرگه گفت برو اشپزی کن اینم داد بهم
خودش هم با اون آبجی رفته تو اتاق
جوری نقش بازی میکنه که مامانش هم باور میکنه و خواهراش رو برای دادن کارد به بچه و مراقبت نکردن ازش تنبیه کرده
این رو گفتم مراقب گودزیلا هاتون باشید اینا اعصاب ندارن یه دفعه قاطی میکنن
من از بعد شنیدن این واقعه از ده متری این گودزیلا بی اعصاب هم رد نمیشم -__*