دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 206616

تاریخ انتشار : مرداد 1394

از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون بنده یه داداش دارم که اصلا منو قبول نداره هر سال هم روز تولدم شروع می کنه به داستان گفتن که شب کریسمس بابا نوئل منو گذاشته جلوی در خونشون و از اینجور حرفا دیروز تولدم بود و داداشم می خواست نطقاشو شروع کنه.منم اجازه ندادم حرف بزنه خودم شروع کردم حرفاشو گفتن بعد که تموم شده یه نگاه خنثی بهم انداخته و میگه:دختر خجالت بکش مگه ما تو رو از دم در پیدا کردیم که همچین حرفایی میزنی؟والا دخترای قدیم یه کم ادب داشت حالا بیا و بچه بزرگ کن حیف این همه زحمتی که ما واسه تو کشیدیم

من:0ــــــ0

داداشم:)))

بابا نوئل:0ــ0

برادران زحمت کش شهرداری:)