دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 205912

تاریخ انتشار : مرداد 1394

من و زخم انگشتم همین چن روز پیش یوهوییییییییییییییییییی ^_^

خیر سرم بعد عمری داشتم ظرف میشستم ، از شانس خوشجلم لیوان تو دستم شکست یه زخمی شد بیا و ببین ! اصن یه تیکه گوشتش کنده شد رفت !!!
از اونجایی که من ذاتا دانشمند تشریف دارم شروع کردم دویدن دور خونه (آخه خب میدونی اگه میدویدم بیشتر خون بدنم میرف تو ماهیچه ی پاهام دیگه به دستم خون نمیرسید که بریزه بیرون .. ینی حال کردی استدلالو جان من حال کردی ؟؟؟؟؟) مشغول جیغ کشیدن بودم که توسط مگس کش مامان منهدم شدم !
- هیییییییییییییییع مامان بیا انگشتمو نیگا کن گوشتش رفته لخت شده !الآن استخونم سرما میخوره !!!!!!!!!!!!! من نیمیدونم شجوری باید به استخونم قرص سرماخوردگی بدم !!!!!!!
مامان : 0_o
- واااااااااااای ماماااااااااااااااان انگشتم داره میمیره !!! تروخودا نیجاتش بده !!!!
مامان : o_0
از طرز نیگا کردن مامی که بگذریم بنده الآن مشغول شستن رد قرمزای دور قالی های خونمون هستم .. چن بار به خانواده گفتم این نقطه نقطه قرمزا خعلی به قالی های کرممون میاد اما نمدونم چرا هر بار دمپایی های مامان با کله ی اینجانب اصابت کرد !!
شما نمدونین چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هرچی میگردم دلیل علمی براش پیدا نمیکنم البته احتمال میدم مامانم به "سندروم پرتاب چیز" مبتلا شده *^_^* بیماری سختیه ولی الحمدلله قابل درمانه ^_^