تاریخ انتشار : خرداد 1394
داشتم با پدرم حزف ميزدم گفتم ماشين ميخوام
گفت: بعله ديگه چه
گفتم: دستو پات نعله ديگه هيچي
الانم بيرونم منتظر يه پتو خيلي سرده
داشتم با پدرم حزف ميزدم گفتم ماشين ميخوام
گفت: بعله ديگه چه
گفتم: دستو پات نعله ديگه هيچي
الانم بيرونم منتظر يه پتو خيلي سرده
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )