تاریخ انتشار : خرداد 1394
آقا ی روز جمعه داداشم ایناخونه بودن داشتن پلی استیشن(فوتبال) بازی میکردن ظهرشدداداشم گف ی چی بیاربخورم گرسنمه منم گفتم باشدددد رفتم براش برنج وقورمه سبزی کشیدم آوردم گذاشتم هاقا چشمتون دماغتون خلاصه اعضای بدنتون روزبدنبینه همچی ک غذاروگذاشتم زمین داداش گرام توبازی1گول ب حریفش زد یه پرش زد خوردب سقف برگشت روغذاها چمباته زد
حالاقیافه من دراون موقعیت⊙_⊙
داداشم(#_@)
شلوارآغشته ب قورمه سبزی وبرنجه داداشم×_×
برنجو قورمه سبزی&_&
فرش های زبون بسته *_*
داداش جو گیره داریم ماا؟