دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 200531

تاریخ انتشار : خرداد 1394

من: امیرخان.. میخوای بزاری فصل گوجه سبز تموم شه بعد بیای؟؟؟؟
امیر: آره از کجا فمیدی؟!:-)
من: من نمیدونم دیگه اگه منو دوس داری امشب برام گوجه سبز میاری..
امیر: خانومم الان من را بیوفتم نصفه شب میرسم تهران که.. بزا 2روز دیگه میام خب
من: من گفتم اگه دوسم داری امشب میاری.. اصنشم قهرم.. خدافظ
دوبار زنگ زد جوابشو ندادم (خو بعضی وقتا لازمه ^_^)
یه ساعت گذشت آقا نه دیگه زنگی.. نه اسی.. هیچی نداد.. خودم بش چن بار زنگ زدم و اس دادم جواب نداد،
شب شده بود دیگه داشت اشکام درمیومد، که مامانم اومد گفت بابای امیر دمه در هرکاری میکنم نمیاد تو،میگه با تو کار داره..
منم یاخدا چی شده!! قلبم اومد تو حلقم.. گلوله رفتم پایین.. دیدم باباش تکیه داده به ماشین داره با امیر حرف میزنه، منو دید قط کرد.. احوال پرسی کردیم منم داشتم سکته میکردم..
گفتم بابا چی شده؟! :-(:-(:-(
یه نایلون پر گوجه سبز از تو ماشین درآورد.. گفت اینو امیرعلی گفته برات بیارم ^_^
بغضم گرفته بوووود چجورررررری
رفتم بالا دیدم امیر اس داده:
نمک کمتر باشون بخور
اشکم دراومد....
خدارو چقدر بخاطر داشتنت شکر کنم پسر؟؟؟
عشقت هر نفسمههههه