تاریخ انتشار : اسفند 1393
یه دختره دیدم تو خیابون، یه سگ کوچیک پشمالو دنبالش میدوید! منم گفتم جلوی دختره خودی نشون بدمو از دست سگه نجاتش بدم، یه لگد محکم زدم زیر شکم سگه، پرس شد رو دیوار... یه دفه دیدم دختره هر دو دستشو برد بالا زد تو سر خودش!؟! اونوقت بود فهمیدم چه غلطی کردم... یه سره جیغ میزدو واسه سگه گریه میکرد!
منم تا تونستم با سرعت گلوله محل جنایتو ترک کردم... همینه دیگه خوبی به ما نیومده