تاریخ انتشار : آذر 1393
باران باشد.
.
.
.
تو باشي.
.
.
.
.
.
.
.
يک خيابان بي انتها
.
.
.
.
من ميرم خونه چون مريض ميشم هيچم از اين قرتي بازيا خوشم نمياد …
از آمپولم ميترسم !
والا بيکارم مگه (!!)