تاریخ انتشار : آبان 1393
جاتون خالی شام آبگوشت داشتیم مامانمم توش ران گوسفندی گذاشته بود بعد سر شام بابام اونو گذاشته تو کاسه من میگه : بیا. حالا مثل اسب بخور
مامانمم مثلا خواست طرفداریمو بکنه میگه : مگه اسب استخون میخوره؟؟؟
من |:
بابام ^_^
مامانم :)