تاریخ انتشار : آبان 1393
چن وقت پیش آهنگ گذاشته بودم. خودمم رو صندلی جلو سیستم نشسته بودم... یهو فاز رقص اومد تو حالت نسسته داشتم میرقصیدم...خواهر م اومده میگه آدم اشک تو چشاش جمع میشه وقتی میبینه یه افلیج انقد روحیه داره...
یعنی رسما ر...ی...د بهم...
خواهره ما داریم....
a.t دانشجوی نابود...