دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 177432

تاریخ انتشار : آبان 1393

عاقا دیشب خونه داداشم مهمون بودم بعد از خوردن شام و دسر و این چیزا زن داداشم گفت وای میدونید امروز چی شد یه چیز خیلی عجیب دیدم منم با کلی اشتیاق گفتم خب چی دیدی تعریف کن
ایشونم فرمودند که امشب دیدم ماه حرکت میکنه به عمرم یه همچین چیزی ندیدم خیلی جالب بود منم گفتم مطمینی ابرها نبودن میگفت نه مطمینم اخه ماه هی گم میشد و پیدا میشد:|
فک و فامیله دارم اخه کجای دنیا شنیدین ماه حرکت کنه:|
تازه هنوزم نتونستم که قانعش کنم اونی که حرکت کرده ابر بوده نه ماه:/