تاریخ انتشار : مهر 1393
دیروز گودزیلامون زد یکی از ظرفای مامانو شکست.
بهم گف آجی تو رو خدا صداشو در نیار.
گفتم باشه بیار بچسبونیم بذاریم جاش.
الان دوروزه خونمون شده حکومت نظامی هرچی میگم در جا میگه بله قربان
.هی تحدیدش میکنم.....آی میچسبه.....
بسوزین گوزیلامون تحت فرمانمه*^__^*