تاریخ انتشار : شهريور 1393
آقا ما تو خانواده عادت داريم با خالمون مانتوهامونو عوض بدل كنيم حالا يه بار خالم روز تحويل پروژه ى پايان نامش ميشه ميادمانتوى سفيد مارو با كيف و كفش و شال و شلوارش ور ميداره ميره
حالا داشته باشيد دروغ خاله ى گر ام ما رو:
وااااى استاد من مى خوام ازززززدواج كنم بابام گفته بايد مدركتو تو خونه ى خودم بگيرى(قابل توجه پدر بزرگم فوت كرده) نميزاره من شوهر كنم
حالا استادشونم برداشته زيرش نوشته :اينم كادوى عروسيت
ينى مث بمب تو دانشگاه و فأميل تركيدا
خاله ست ماداريم؟ عايا؟