دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 167905

تاریخ انتشار : شهريور 1393

یه روز با یکی دعوام شد پای راستم خیلی درد می کرد لنگ لنگان راه می رفتم
که یکدفه یاد فیلم پسر کاراته افتادم بی درنگ تمرکز کردم
با اعتماد به سقف نفس عمیق کشیدم پای راستم را بردم بالا
نیم درجه به سمت جنوب شرقی
مایل به غرب
چرخوندم چشمامو بستم و
با نعره ی یا بروسلی با پای چپم فینیشر را زدم که یکدفه چشمام سیاهی رفت همه جا تاریک شد و از بیمارستان سر در اوردم دیگه یادم نمیاد چی اتفاقی افتاد,
فکر کنم پسره رو کشتم