تاریخ انتشار : شهريور 1393
اقا یه روز با دوستم ازخیابون رد میشدیم منم باکفش پاشنه ده سانتی دست دوستمو گرفته بودم یهویی دوستم دید خیابون خلوته دوید که بره چشتون روز بد نبینه منم پخش خیابون شدم!!!!!! فقط موتور و ماشین بود که بوق میزدو میخندیدا!دوستمم برگشته میگه ععععه تو چرا 4دستوپا راه میری وسط خیابون!!!
من دیگه حرفی ندارم......