دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 167423

تاریخ انتشار : شهريور 1393

چن روز پیش خالم اینا خونه ما بودن صحبت سر بابای شوهرخالم بود که خورده زمینو لگنش شکسته(نود و خورده ای سالشه) بهههد مامان من همینجور که در رفت و آمد بود واسه پذیرایی و اینا حرفای مارو نصفه میشنید فک کرده بود زانوش شکسته اومد گفت حالا باید مفصل مصنوعی بذارن واسه زانوش؟ یهو شوهرخالم پا شد شروع کرد به قر دادن(قر میداداااا اساسی...): زانوش نیس لگنشه لگنش ش ش ش...
قیافه شوهرخالم ^_^
مامانم ملتفت شده من 0_0
من و سایر بستگان :)))))))))
ناگفته نماند این شوهرخاله من خودش شصت و خورده ای سن داره خخخخ
همچین فک و فامیل سرخوشی هستیم ما...