دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 163749

تاریخ انتشار : مرداد 1393

اغا امروز بابام منو فرستاد عابربانک برا گرفتن صورت حساب
نفر جلویه ی مرد خیلی جذبه دار و خشن بود.از اونایی ک چارشونه ان و سبیلاشون دو سه دور میخوره.راستش اولش ازش ترسیدم .بعد اقاهه بهم گفت بیا برا 50 ت پول بگیر یاد ندارم.منم گلاب ب روتون خیلی دسشویی داشتم.
گفتم:رمز
گف:3445
منم زود رمز رو زدم.چنبار دستگاه گف اشتباهه.چنبار دیگ با عجله زدم دیدم وااااااای بدبخت شدم
دستگاه کارت رو خوووووورد
ی نگا ب پشتم کردم دیدم سبیلای مرده رف تو چشم...مونده بودم چی بهش بگم.گفتم یکم صب کنین الان پول و کارت باهم میان بیرون.بعد دو قدم رفتم عقب شرو به دودن کردم.بعد نیم ساعت رفتم ی خبری بگیرم دیدم بنده خدا هنو دره بانکه داره به خود پرداز مشت میزنه