دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 163337

تاریخ انتشار : مرداد 1393

به همین کیبورد جرم گرفته قسم.
یه گودزیلا داریم(پسر داییمه) اومده پیشم میگه: داداشی یه جوک بگو. منم گفتم: جوک.
با خنده میگه: حالا یکی دیگه بگو. منم با خنده گفتم: یکی دیگه.
لبخندش خشک شد. گفت: خوب دوتا جوک بگو. منم گفتم: خوب دوتا جوک.
دیگه اعصابش به هم ریخته بود. با زرنگی گفت: اصلا یه جوک تعریف کن. نمیخواد بگی. منم با خباثت گفتم: جک چیزیست که مردم به آن میخندند.
طفلکی گریش دراومد. منم دلم سوخت کل خزینه ی جوکامو واسش گفتم. بماند که خیلی کیف هم کردم.
ببینید ای فورجوکی های خبیث که با من چه کرده اید. کودکی معصوم را به گریه آوردم.
(مستر خبیث در حال پشیمانی و خوشحالی از اعمال خبیث و ننگینش به طور همزمان)