تاریخ انتشار : مرداد 1393
روزی شخصی مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود.
از او پرسید که چرا این همه سختی را متحمل می شود؟
مورچه گفت: معشوقه ام به من گفته است اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم.
شخص گفت: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام دهی.
مورچه گفت: تمام سعی ام را می کنم.
شخص که تحت تاثیر تلاش مورچه قرار گرفته بود او را له کرد و گفت مغز نداری دیگه احمق