تاریخ انتشار : بهمن 1392
پیش مامانم نشسته بودم مامانم داشت با گوشی بازی میکرد منم رفته بودم تو فکر که یهو ششششپپپپپلللللقققق یه چیزی اومد پس گردنم دور و ورمو نگاه کردم دیدم مامانم داره میخنده بهش گفتم تو بودی گفت اره ازش پرسیدم چرا در اومده میگهسوختم میگم دستت میگه نه بازی رو باختم منو بگو صورتم اینهووووو لبو قرمز پس گردنم مث چغندر سیاه...
باقیشم دیگه خودتون تصور کنید...