تاریخ انتشار : بهمن 1392
عاقا مایک زن عموداریم ک خیلی فورجوکه.ی شب دور هم بودم ک ن گذاشت و ن برداشت گف:من خیلی دوست دارم ک یه روزی پام بشکنه وتوبیمارستان بستری بشم و همه دست پربیان عیادتم!نمیدونم ک چی شد خداحرفشوزودشنید