تاریخ انتشار : بهمن 1392
اون روز مثلا با مادر گرام(که جانم فدای او)رفتیم یه کم بیرون بگردیم دلمون وا شه همینجورسلانه سلانه طول و عرض و ارتفاع خیابون رو طی میکردیم که یهو مادر اینگونه شدO_o
من:مادرم چه شدی؟
مادرم:س..ست..ستاره اون جا رو
فکرمیکنین چی دیدیم؟یعنی به لوزالمعده ام قسم یه پسره لاک زده بود اونم لاک آبی!
پسرای مملکت ان ماداریم؟؟
مسئـــــولا یه گشت ارشاد بزارین واسه بی حجابی پسرا!!