تاریخ انتشار : آذر 1392
صبح از خواب بیدار شدم حاضر شم برم کلاس..
داداشمم بیدار کردم بره مدرسه ..
پاشده حاضر شه شلوارشو درآورد یکم به این ور و اوون ور نگاه کرد بعد نشست زل زد به یک جا !!
:|
هرچی بهش نگاه کردم دیدم انگار نه انگار !
رفتم بهش میگم چته ؟ پاشووو حاضر شو دیگه !
میگه هرجی فکر میکنم نمیدووونم میخواستم چیکار کنم! تو میدوونی ؟ داداش روان پریشه من دارم ؟! :|