دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 126097

تاریخ انتشار : آبان 1392

اقا ما یه مامان داریم که ...
من چی بگم ؟!
به جز یه سال تو کل ابتدایی معاونم بود !
تو راهنمایی مدرسم افتاد دقیقا کنار مدرسه ی مامانم که یه در رابطم داشت ! حالا نه این که فکر کنید مامانم عمدی اونجا ثبت نامم کردا ،نه!
نمونه دولتی قبول شده بودم اخه ! ات مدرسش اوجا بود !
دبیرستانی شدم گفتم دیگه تیزهوشان قبول میشم اونم که یه شهر دیگس کلا ، مستقل میشم ...
اقا به جان خودم ، به همین برکت قسم ، به طرز معجزه اسایی تیزهوشان اومد تو شهر خودمون !!!
حالا اینا هیچی ، چار روز دیگه میخواستم خیر سرم برم شلمچه تنهایی ، مجردی ( ! ) ...
مامانم داره میاد ! تازه شده مسئول اوتوبوس خودم !
شما بگید بدبختی نیست اخه ؟!
تازه میگه هر دانشگاهی قبول شی منم باهات میام !
خداااااااااااا دیگه نمیتونم جلو اشکامو بگیرم !!!
حالا شما بگید : مادر مهربون ما داریم عایا ؟!