دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

مغز فرمان می دهد ؛ می خندیم

می خندیم، به زندگی که می گذرد. روزی ۱۷ بار برای آنها که بالغند، این را محققان می گویند. ما هم که بالغیم و زندگی هم که یک کمدی تلخ...
خندیدن نشاط آور است، به همین سادگی و به همین خاطر به خندیدن علاقه داریم. اما جالب است بدانید انسان ها تنها موجوداتی هستند که می خندند.
خندیدن مکانیسم پیچیده یی دارد که در عین حال می تواند دوای بسیاری از دردها باشد و دانشمندان هنوز هم معتقدند که خنده می تواند در درمان بیماری ها موثر باشد.
خنده از دو قسمت تشکیل شده است که شامل حالت صورت و صدایی که تولید می شود، است. وقتی می خندیم، مغز دستور این عمل ها را صادر می کند. شدیدتر که بخندیم، دستوراتی برای تکان خوردن دست ها و پاها هم صادر می شود.
هنگام خنده ۱۵ ماهیچه صورت به حرکت در می آیند که مهم ترین آنها مکانیسم حرکت لب های بالای شماست. ماهیچه های حلقمان دچار انقباض می شوند و به همین علت دچار بریده نفس کشیدن می شویم.
گاهی اوقات در حالت های شدید خنده مجراهای اشکی هم وارد کار می شوند، این همان وقتی است که گریه و خنده را با هم داریم. در حالی که از شدت خنده دهان خود را برای گرفتن اکسیژن بیشتر باز و بسته می کنیم صورت مان هم از اشک خیس می شود و حتی رنگ چهره به قرمز تغییر می کند و ممکن است صداهای عجیبی هم تولید کنیم،
محققان بسیاری تا حالا سعی کرده اند که از مکانیسم خنده بیشتر بدانند، اما مشکل به عمر کوتاه هر خنده برمی گردد. محققان درباره صدای خنده ها به این نتیجه رسیده اند که همه خنده ها از یکی از صداهای ها-ها-ها یا هو-هو-هو پیروی می کنند و امکان ندارد فردی بتواند با ترکیب این دو صدا بخندد. آنها معتقدند در بدن انسان یابنده هایی وجود دارد که خنده را تشخیص می دهد و باعث ادامه پیدا کردن آن می شود. از نظر این محققان، خنده یک عکس العمل کاملاً اتوماتیک و ناخودآگاه است.

چرا می خندیم
بیشتر محققان معتقدند خنده باعث ایجاد کشش و رابطه نزدیک میان انسان ها می شود. وقتی شما با کسی احساس راحتی می کنید با او می خندید و این احساس را نشان می دهید.

اینکه نمی خواهیم در یک گروه احساس تنهایی کنیم، باعث می شود هنگام خنده با آنان بخندیم و همراهی شان کنیم و به همین دلیل است که بسیاری خنده را مسری می دانند. اگر دقت کرده باشید معمولاً اگر بزرگ خانواده یا حتی رئیس تان بخندد، شما نیز می خندید و این دقیقاً همان حالتی است که گفته می شود با خنده می توان رفتارهای دیگران و حتی خلقیات آنان را کنترل کرد.
یکی از محققان، خنده انسان را با آواز پرنده ها مقایسه می کند و معتقد است که خنده یک عکس العمل طبیعی انسان برای ایجاد رابطه است. تحقیقات دیگر نشان می دهد خنده در زمانی که افراد در یک گروه هستند، ۳۰ برابر زمانی است که شما تنها مثلاً جلوی تلویزیون نشسته اید.
می دانیم که قسمت های مختلف مغز، در مکانیسم خنده موثرند.

به طور مثال عکس العمل های عاطفی بزرگترین حرکت های مغز را تولید می کنند.
محققان معتقدند هنگام خنده قسمت های مختلف مغز وارد کار می شوند، اما هنوز به طور دقیق رابطه میان خنده و مغز مشخص نشده است. برای انجام این تحقیقات چندین نفر به دستگاه های پیشرفته متصل شدند و نتیجه این شد که هنگام خنده امواجی که توسط مغز آنان تولید می شد کاملاً یکسان بود. براساس این تحقیقات ابتدا قسمت چپ مغز فعال شده و کلمات و جوک ها را تحلیل می کند، سپس قسمت جلویی آن که مربوط به احساسات است، فعال می شود. قسمت راست مغز اطلاعات مربوط به جوک را تحلیل می کند. قسمت پشت سر که دستور حرکات دهان یا دست ها را صادر می کند، فعال می شود و رفتارهای خارجی ظاهر می شوند.
راهی که خنده در مغز طی می کند با راهی که هنگام احساسات شدید طی می کنیم، کاملاً متفاوت است و به همین خاطر است که محققان معتقدند هر گونه اختلالی در این بخش مغز می تواند انسان را از خندیدن باز دارد یا به آن شکلی غیر عادی دهد. سیستم فعال مغز که گفته می شود در مکانیسم خنده دخیل است در قسمت مرکزی قرار دارد. این قسمت بسیار مهم است چون حرکاتی را که برای انسان بسیار حیاتی است، کنترل می کند.
این قسمت از مغز در حیوانات بسیار قدیمی مثل تمساح ها نیز وجود داشته که با استفاده از آن و بو کشیدن طعمه خود را انتخاب می کرده اند، در مورد انسان ها اما این بخش در احساسات و انگیزه انسان مورد استفاده قرار می گیرد. محققان معتقدند که «آمیگدالا» و «هیپو کامپوس» بیشترین نقش را در احساسات انسان بر عهده دارند.
آمیگدالا با هیپوکامپوس ارتباط برقرار می کند و همین ارتباط باعث احساساتی همچون عشق، دوستی و احساسات روزانه می شود. هیپوتالاموس همان بخشی است که باعث تولید صداهای گوناگون هنگام خنده می شود.

آنچه ما را می خنداند
تئوری ناسازگاری می گوید انسان زمانی می خندد که چیزهایی را بشنود که از نظر عقلی و اتفاقات روزمره غیر ممکن به نظر برسند.

جوک ها زمانی خنده دارند که انتظار دیگری از پایان آنها داریم اما به شکلی دیگر ظاهر می شوند. وقتی جوکی شروع به تعریف می شود، مغز ما ناخودآگاه شروع به پیش بینی آن می کند و وقتی پایان آن کاملاً متفاوت با آن چیزی است که ما تصور می کردیم، خنده دار به نظر می رسد. حالا ما احساسات جدیدی داریم که تفکرات قبلی ما را نسبت به آن موضوع تغییر داده است.
تئوری برتری بیان می کند که ما زمانی به یک جوک می خندیم که حماقت اشخاص و نادانی و اشتباهات آنان بیان شود. این احساس برتری به شخص باعث می شود ما احساس خوشحالی کرده و بخندیم.

تئوری آسودگی معتقد است انسان می خندد چون احتیاج دارد که بدنش را از تنش های روزانه پاک کند.
مهم ترین موضوع در این میان سن است. کودکان و نوزادان در حال کشف دنیای اطراف خود هستند پس موضوعات برای آنان کاملاً متفاوت است. یک کودک ممکن است به جوک های ساده یی که مثلاً یک فیل در آن نقش اول را بازی می کند، بخندد.
در مورد نوجوانان قضیه فرق می کند. آنها به موضوعات روزمره شان مانند غذا و تفریحات می خندند که به آنان احساس برتری می دهد. وقتی بزرگ تر می شویم، افکار و فیزیک ما تغییر می کند. هر چه بیشتر تجربه می کنیم، به مسائل متفاوت تری همچون تفاوت آدم ها می خندیم. خنده دقیقاً در سنین مختلف در مورد مسائلی صورت می گیرد که استرس ما را کمتر کند.
اینکه در کدام کشور و با چه فرهنگی بزرگ شده ایم هم در این مورد اهمیت دارد. شما معمولاً اگر جوک های کشور های دیگر را بشنوید، کمتر برایتان خنده دار است و این به تفاوت فرهنگ ها برمی گردد.
به این ترتیب اگر زمانی کسی به شما گفت که جوک تان اصلاً خنده دار نبود، مایوس نشوید. این واکنش نه چندان خوشایند می تواند دو دلیل داشته باشد؛ یکی احساس منفی که در شخص ایجاد شده و دیگری اینکه آن شخص نکته مهم جوک تان را نفهمیده یا برایش جذاب نبوده است.


منبع : ندا لهردی ، روزنامه اعتماد