دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

دوستان مامانم این پستو بخووونه من دیگه واسم دستو پا نمیمونه... مام گرام ما خععلی کم سوتی میده اگرم بده وقتی ب روش میارم سوتیشو یک چش غره ای میره ک من فقط میتونم بگم : غلط کردم!!!!
حالا چن روز پیش تو نشیمن بودیمو مامانم داش درمورد سوتی اونروزش با پدر گرام میحرفید مامان : واااای نمیدونی امرو یک سوتی دادم نمیشد جمعش کنم با رئیس بیمارستان قرار کاری داشتم بعد من انقد ک تلفنی با این آقا صحبت کردم ک تا دیدمش گفتم الو سلام
بابام: خخخخخخخخخخ
من ک داشتم مبلو گاز میزدماااا
مامان : اه بیجنبه هااااااا حالا خوبه سوتیهای خودشون تاریخی تر ا مال منه هااااا (( مامان اگه خوندی اینو........... غلط کردم!!!))

بچه که بودم یه جوجه اردک داشتم ملوس و لوس و بامزه یهروز داییم اینا اومدن خونمون بعدجوجوم جلو در داشت آب میخورد داییم زرتی لنگشو گذاشت روش وپکیدن جوجه و پکیدن خونه از شدت جیغ ماورا بنفش منم از یک طرف تمام روزو گریه کردم دایمم هر نازمو میکشید اما من از اونجا که انتقام تلخ رو به 3تا جوجه اردک دیگه ترجیح دادم و یه نقشه پلید و وحشتناک کشیدم و نیمه های شب وقتی همه خواب بودن قیچی که زیر بالشتم قایم کرده بودم رو برداشتم سیبیل های چنگیزی که داییم همیشه پزشو میداد رو قلع و قمع کردم . البته بماند که فرداش ما لو رفتیم ومارو با آلت قتاله دستگیر و به زیرزمین تحویل دادن...واونجا بود که من دوست شدن با سوسکارو یاد گرفتم :)))))

مرده شب داشته tv میدیده اخبار اعلام میکنه آب سمی شده نخورید.
زنش بیدار میشه می پرسه :چه شده؟
میگه :هیچی بلند شو یه لیوان آب بخور بخواب!!

امروز صبح زود خواب بودم كه بابام اومد تو اتاقم با تلفن بلند بلند حرف ميزد
ميگم چرا اومدى اينجا حرف ميزنى
برگشته ميگه
اگه اتاقاى ديگه برم بقيه آدما بيدار ميشن
یعنی با این حرفش خلقته منو برد زیر سوال!!!! :|
من :(
بابام :)
اهالی خانه :))))))))))))))))))

گوگل توپنج دقیقه ای که قطع بود 545هزاردلار ضرر کرد این یه طرف توهمون پنج دقیقه 545 هزار فحش ناجور توسط کاربراش خورد اینم همون طرف ما هم اگه پنج دقیقه کار کنیم اندازه 545 هزار دلار خرکیف میشیم...خخخخ توف

عشقی که تنها با یک نگاه شروع میشه،
با شناخت سست و سست تر میشه....
ولی عشقی که با شناخت شروع میشه،
با هر نگاهی عمیق و عمیق تر میشه...

آخرین ستاره بودی تو شب دلواپسی هام
خواستنت پناه من بود تو غروب بی کسی هام
لحظه هر لحظه پس از تو شب وگریه در کمینه
تو دیگه بر نمی گردی ، آخر قصه همینه

خخخخخخ!!! آقا و خانم دخترخاله هام میخواستن بیان شب خونه ما بمونن...
منم منتظرشون بودم اینطوری O__O ( اهم اهم..خونه تهنا بودم نه اینکهههه...) بعد دیدم از دخترخالم اس اومده : ما داریم میریم خونه مائده ( اسم بنده) شون!!! گفتم یه کم حالشو بگیرم
اس دادم خوش بگذره ولی کاش ی خبرم ب من میدادی..^__^ اس داده آجی سارا ب جونه مائده ی دفه ای شد اصن میخوای نرم؟
من: نههههه برو مائده بیچاره الان تنهام هس.ولی خعلی نامردی.
بعد اس داده میگه خعلی بیفرهنگی شارژم پوکید ( تموم شد!!!)
من بیفرهنگم یا ایشون خعلی نخبه ن؟؟؟ بماند ک اون 24 ساعتی ک خونمون بود چ سوووووتیها
ک نداد و من سکوت کردم... :)

يني از اين حس گندتر ديگه وجود نداره ظهر ميخوابي بعد كه بيدار ميشي هيچكي نيست
همه ي چراغا هم خاموشه
نميفهمي شب خوابيدي الان صبحه
يا ظهر خوابيدي الان شبه!
اصن . . . اصن . . .خیلی چیز بدیه . . همین

من به شخصه نظرم اینه که اشتباه کردن به فرهاد گفتن به خاطر شیرین بره کوه بکنه!
.
.
.
همینکه بهش میگفتن اولین نفر باشه که شیرینی خامه ای رو از جعبه شیرینی برداره
به اندازه کافی دهنش سرویس میشد!!! :l
به همین شیرین کام قسم! :l

یه روز داشتم توی حال ناخون میگرفتم مامان عزیزم منو با منجنیق پرت کرد بیرون گفت ناخوناتو بیرون بگیر.
منم رفتم نشستم به کار مانیکور و پدیکورمم پرداختم که در انتها متوجه شدم مورچه ها در حال حمل و نقل ناخنها به منزلشون میباشند دیدم ناخونام بزرگه حمل و نقلق طاقت فرساست تک تک ناخونامو از زمین برداشتم براشون خورد کردم.....البته قابل به ذکره که مورچه ها ذوق مرگ شدند.

کسی غیر از تو نمونده اگه حتی دیگه نیستی
همه جا بوی تو جاری خودت اما دیگه نیستی
نیستی اما مونده اسمت توی غربت شبونه
میون رنگین کمون خاطرات عاشقونه

_____________________زیرخط فقر؟؟____________________

عاغا من دیروز داشتم جلوی آیینه تو خلوتم آهنگ گوش میدادم خودمم با هاش میخوندم بعد ادای گیتار زدنم در میووردم یه دفعه چشامو باز کردم دیدم بابام با مادرم پشتم وایسادن عاغا اون لحظه میخواستم یه نیسان آبی بیاد با سرعت از روم رد بشه ازخجالت!!!

فامیل دور می فرماید:
هندوره جونم هندوره ...........دردت به جونم هندوره
من که ازین همه منطق مجاب شدم

از کنار تنــــــــهایی من که میـــــــــگذری
گوش هایت را بگـــــــیر
اینجا سکــــــــوت گوش ها را کــــــــــــــر می کند...