دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

يك بابايي يه ماهي تو پاكت دستش بوده، رفيقش ميبيندش، ازش مي‌پرسه: جريان ‌اين ماهيه چيه؟ ميگه: ‌دارم براي شام مي‌برمش خونه. ماهيه ميگه: مرسي من شام خوردم، منو ببر سينما!

تمساحه ميره گدايي،‌ ميگه:‌به من بدبختِ مارمولك كمك كنيد!

غضنفر ساندويچ‌ فروشي داشته، ‌يك روز يك بابايي مياد ميگه: ‌قربون يك ككتل بده، ‌فقط بي‌زحمت توش گوجه نگذار.
غضنفرميگه: آقا امروز اصلا گوجه نداريم، ميخواي خيارشور نگذارم؟!

حیف نون مهم ميشه زيرش خط ميكشن، تو امتحان مياد!

یارو ميره ساندويچي، ميگه: ببخشيد بندري داريد؟
صاحاب ساندویچی ميگه: بعله.
ميگه: پس قربون دستت، ‌یدونه باحالشو بزار يه حالي كنيم!

غضنفر با زنش رفته بوده سينما، تو فيلم يهو يه گاوه شروع مي‌كنه دويدن طرف تماشاچيا. غضنفر يهو ميپره زير صندلي
زنش ميگه: ‌بابا خجالت بكش! اين فيلمه
غضنفر ميگه: زن! من و تو مي‌دونيم فيلمه، گاوه كه نمي‌دونه!

به دنبال جوان شدن زلیخا اولین کاروان پیر زنان ایران در قالب راهیان نور رهسپار مصر شدند!

تو كه درخت زندگي من هستي كه الاغم را به آن مي بندم

تو صحراي قلبم تو تنها شتري !

گناه كلاغ چيست كه هر وقت مي خواهد چهچه بزند صداي قارقار از گلويش بيرون مي آيد

در فصل بهار از ترس اينكه گياه روي گونه ام نرويد اشك نمي ريزم

به یکی ميگن با هندونه جمله بساز... ميگه هند اونه که بغل پاکستانه.

خسیسه داشته نوار روضه گوش میداده میزنه آخر نوار ببینه شام ميدن یا نه

يه سيب زميني قل ميخوره ميره تو لونه ي جوجه تيغي جوجه تيغي هم داد ميزنه آخ جون داداشي از سربازي برگشته !

یه خره با حسرت به یه اسبه نگاه می کنه و میگه: ای کاش تحصیلاتم رو ادامه می دادم