دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

غضنفر گوشه اتاق ساكت نشسته بود! چشمانش نغمه غم انگيزي را تداعي ميكرد! به گلهاى قالي زل زده بود كه خواهرش داد زد: مامان بيا! غضنفر خودشو خيس كرده!!! ‎

یه روز به یه دختره پیشنهاد ازدواج دادم.
گفت برو بزرگ شو بیا زنت میشم.
رفتم بزرگ شدم.
گفت خوب حالا که بزرگ شدی بیا زنت میشم.
گفتم مگه عقلم کمه؟دارم زندگیمو میکنم.
اینطور شد که اون ترشیدو بدبخت شد.و من یه عمر راحت زندگی کردم.
والاه.

خواهر زادم فسقلیه.بهش میگم منو بیشتر دوس داری یا دونگ یی؟
میگه دایی میشه بری با دونگ یی ازدواج کنی بشه زن داییم؟اونوقت چون اون زنته دوست دارم.
میگم امپراطور شوهرشه ها،میکشتم.
میگه اون که فیلمه،ولی ولش کن حیفه دونگ یی زنت شه.از دسته تو سکته میکنه.باید زن جومونگ بشه.
کلا موندم چقدر دوسم دارن همه.
فقط من :’(

به قول رفیقم دانشگاه سیگارو ممنوع کرده.باقلیون که کار نداره،ازهفته بعد قلیون ورداریم بریم دانشگاه بکشیم.خیلی حال داره.
حراست=-O
ما:-D
سازمان جهانی اسکل ها;-)
ملت اروپا:-P

وای یادش بخیر با رفیق صمیمیم تو مدرسه ابتدایی انقدر صمیمی بودیم که همش پول تو جیبیای روزامونو با هم خرج میکردیم و میخوردیم.برگشتنی هم پنجاه تومن میموند واسمون میرفتیم ساندویچ فلافل میخریدیم نصف میکردیم.وای که چه شیرین بود؟کجاست اون رفاقت ها؟
اون بامراماش بزنن لایکو

ﺟﺪﻳﺪﺍ ﭘﺴﺮﺍ ﺍﺑﺮﻭ ﺑﺮﻣﻴﺪﺍﺭﻥ
ﻣﻮﻫﺎﺷﻮﻧﻮ ﻫﺎﻱ ﻻﻳﺖ ﻭ ﻟﻮﻻﻳﺖ ﻣﻴﻜﻨﻦ
ﻧﺎﺧﻦ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﻴﻜﻨﻦ
ﺑﺎ ﻋﺸﻮﻩ ﺣﺮﻑ ﻣﻴﺰﻧﻦ
ﻛﻢ ﻛﻢ ﻣﻴﺘﺮﺳﻴﻢ ﭘﺎﺭک ﺩﻭﺑﻞ ﺭﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻨﻦ !

به نظر من همون طور که واسه خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی اسم گذاشتن ، باید برای جو گرفتگی بعضی از دوستانم یه اسمی میذاشتن …
مثلا چسوف !

یه جایی خوندم که باید یه سنگ بندازی تو رابطت تا ببینی چقد عمیقه …
هیچی دیگه منم انداختم …
یعنی عمق سینک ظرفشویی از عمق رابطمون بیشتره !

آقا من چند سال پیش رمز موفقیتمو عوض کردم ، الان هرکاری میکنم یادم نمیاد …
متاسفانه ۳ بار اشتباه زدم بلاک شد !

با دوستم رفته بودم بیرون یهو یه گاری دیدیم
میگه اا رضا این گاریه؟؟
میگم پ ن پ این الاغه ولی مثل مایکل جکسون جراحی زیبایی و پوست انجام داده الان اینجوری شده

با دوستم تو مدرسه بودیم یهو دیدیم مدیر داره میره
دوستم میگه این داره میره؟
میگم پ ن پ داره میاد ولی چون با سرعت نور میاد فک میکنی داره میره

خونه یه بنده خدایی آتیش گرفته همه واستادن دارن میبینن منم اونجام یه یارو میاد میپرسه ااااا اینجا آتیش گرفته؟؟
گفتم پ ن پ دارن فیلم حضرت ابراهیمو ضبط میکنن الان ببین آتیش تبدیل میشه به گل

پسرعمه بنده ٢٤سالشه قد١٩٢ وزن١١٧كيلودانشجوي ترم شيشم پزشكي دانشگاه شهيدبهشتي. رفته بود سفرحج دانشجويي ميره سوارهواپيماشه باراولشه ميبينه كف هواپيماموكته كفشاشودرمياره ميره داخل. اون ازدخترعموي حيوان نما! اينم ازپزشك آينده ما. من برم خودسوزي ديگه تحمل اين خاندان فسفري روندارم. والا

باباي من هرخواننده اي سنتي،پاپ،رپ،متال،جاز،راك هرچي باشه فرقي نداره به همشون ميگفت حسين تهي. الان هركي ميكروفون دستش باشه حسين تهيه.
باباي موسيقي دانه دارم؟

ما یه سال تابستون با خانواده واسه مسافرت رفتیم اصفهان (از بابلسر). چون کل راه تو ماشین بودیم من شلوار خونگی پوشیده بودم. آقا ما بین راه هرجایی ایستادیم که برم چیزی بخرم یا بریم مسجد یا تو پمپ بنزین پیاده شیم، حس میکردم مردم یه جوری نگام میکنن. خلاصه ما تا اصفهان رفتیم. یه ۳۰-۴۰ جا هم پیاده شدیم. بعد از اینکه رسیدیم اصفهان، رو سی و سه پل مامانم بهم گفت عـــــــــه مهدی چرا شلوارتو برعکس پوشیدی؟!!!
نگاه کردم دیدم بــــــــعـــــله... جیبای جلوم عقبن، جیبای عقبم جلو!
جلو ملت با خاک یکسان شدیم رفت!