دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

بالای هر ورق زندگى نوشته ام:
نابرده رنج ،گنج به من داده است حسين...

دیروز یه گدایی اومده بود درخونمون
واسش گردو دادم!!!!!
با کمال پررویی میگه من گردو نمیخوام واسم زعفران بدین!!!!!!!!!!!!
من؟؟؟
دهقان فداکار؟
سازمانهای زیربط؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عشق دوستیه...
اگر اون نتونه بهترین دوست من باشه...پس نمیتونه عاشقم باشه...پس عشق دوستیه

هرچه امام حسین(ع)دردعای عارفانه عرفه اش از خدا طلبید ارزانیتان باد.
التماس دعا

آقا من و ی دوستام برای یه نشریه تبلیغاتی تبلیغات جذب می کنیم...
امروز رفتیم تو یه آژانس و باهاش حرف زدیم ونمونه دادیم گرفته تا میتونسته سوال کرده انواع قیمت کادر هارو گرفته سرمون رو درد اورده آخر سر درمیاد میگه خودشون نیستن . . .
آخه برادر من مگه مشکل داری یه ساعت نگه میداری؟
این منشی آژانسه ما داریم؟
یه دیوار بسیار محکم خواهشا لطف کنید

به یکی از دوستای قدیمیم اس ام اس دادم "سلام دیگه یادی از ما نمیکنی" این اس ام اس رو بهم داه:
در حافظه گوشی من نام شما نیست
با من تو بگو نام شما. نام شما چیست؟
عذرم بپذیر حافظه یکباره پریده
نامت بفرست ثبت مجدد بشه بر لیست..

بالش خودم را ترجیح میدهم...شانه هایت مثل بالش های مسافر خانه است!
خوب میدانم سرهای زیادی را تکیه گاه بوده!!!!

چند وقت پیش داشتیم ایفون تصویری نصب می کردیم بابام امتحانی رفت زنگ خونه رو زد مامانم اومد درو بازکنه بابام رو که میبینه میگه :
مهران مهران بیا این جا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من:بله چی شده مامان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زودباش بدو برو به بابات بگو بیاد بالا خودش روتو ایفون ببینه!!!!!!!!!!!!!
مامان پیشرفته است من دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!

☺ای کاش رفاقت آدما مثل رفاقت چشم و دست بود
وقتی دست زخمی میشد چشم گریه میکرد
و وقتی چشم گریه میکرد دست اشکاشو پاک میکرد☻

ببين يادته مشقامون تموم ميشد ، مينوشتيم 'پايان' ، 'تمام'،
اين كلمه برات چه مفهومي داشت؟؟
غير از اين نبوده كه ديگه هيچ مشقي نداري..
منم تمام ثانيه هام، تمام ثانيه هام با ياد تو ميگذره...
تمامش با تو ميگذره اما پايان نداره..

نمی دونم گنجشک ها که شبیه به هم هستند، چه جوری همدیگر رو می شناسند و نمی دونم چند نفر شبیه به من هستند که تو دیگه منو نمی شناسی.

بعد از قطع مكالمه:
دخترا: دختره ي زشته بي فرهنگ، چه خودشم مي گيره. أه أه انگار از دماغ فيل افتاده.. حالمو بهم مي زنه..!
پسرا: بابا عجب بچه ي باحاليه اين پسر.. خيلي حال مي كنم باهاش، خيلي با مرامه.!
كيا موافقن ؟?

به مامان بزرگم بلال تعارف كردم، گفت ميل ندارم، هي اصرار اصرار گفت: مادر جان نمي خورم،..
كلا گير داده بودم، يهو ديدم دندون مصنوعيشو از دهنش درآورد نشون داد و گذاشت سر جاش...
تا حالا همزمان قانع و ضايع نشده بودم...

ﺍﺷﮏ ﻫﺎﻯ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍﻣﯿﺒﻮﺳﻢ… ﺷﻮﺭﺍﺳﺖ !ﺍﺯﺑﺲ ﮐﻪ ﺭﻭﻯ ﺯﺧﻢ ﻫﺎﯾﺶ
ﻧﻤﮏ ﭘﺎﺷﯿﺪﻡ !

دیروز تو خیابون خواستم دوستم رو صدا کنم
به شوخی صداش کردم دکـــــــــتر
همه برگشتن نگاه کردن
اون موقع فهمیدم که 80 درصد مردم این کشور اگه چیزی تو اعتماد به نفس از من حقیر زیادتر نداشته باشن چیزی کمتر هم ندارن