دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

توی فرودگاه داشتم با راننده تاکسی صحبت میکردم یارو داره رد میشه میپرسه ببخشید شما ایرانی هستین؟راننده میگه پ ن پ چینی هستیم رومون فارسی ساز نصب شده

یه بار با یه دختـــــرٍ دوس شده بودم! سؤالایـی که همشون میپرســــــــــن!
دختـــرٍ: خواننــده موردٍ علاقه ات کیست؟!!!
مـــن: اول تو بگـــــو!!!!
دختـــرٍ: پاشــایی!
مــن:شادمهــــر!
دختـــرٍ: عهههههههه من همیشه شادمهــرُ با پاشایی اشتب میگیـــرم!
مــن:(~_O)
دختـــرٍ: غذایٍ موردٍ علاقه ات چیست؟!
مــن: برا خودت چیه؟!
دختـــرٍ: عههههه چرا همش من اول بگم؟! بیف استـــرگانف روســــی!
مـــن: کله پاچه با چشـــمٍ اضاف!!!
دختـــرٍ: عهههه من همیشه بیف استرگانفُ( فهمید نمیشه با کله پاچه اشتب بگیره) گف: منم کله پاچه دوس دارم!!
دختـــرٍ: اســمایٍ موردٍ علاقه ات را نام ببـــر!؟
مــن: پســـر: امیــــر , دخـتر: مهتـــاب
دختـــرٍ: عهههههه امیــــر چرا مهتــاب؟!
مــن: خعلی دوس دارم زیــــرا!
دختــرٍ: منم خعلی اسمٍ مهتــاب دوس دارم!!!
حال میکنید؟! اصن تفاهم ریخته!!
دوس دختــر بوده مــن داشتم آخه؟!!!!

بابام میگه : برادرت خوابه؟ میگم پ ن پ رفته رو اسکرین سیور یه شوت که بهش بزنی روشن میشه

تو جاده بنزین تموم کردیم وایسادیم چهارلیتری تکون میدیم طرف اومده میگه : بنزین تموم کردین میگم پ ن پ میگیم هورا..... ما از این دبه ها داریم

تو زخم زندگی منی مردم به زخماشون دستمال می بندن ولی من به زخمم دل می بندم

می دانی ....!!
عاشـق تـرين مرد دنيــا آدم بود!
كه تـــــــــمام بـــهشـت را بـراي لــبخند حوا فــروخــت...

وقتی از دست دادن عادت می شود دیگر بدست آوردن هم آرزو نمی شود

دیروز یه شلوار جین خریدم (الان فهمیدین خریدامو خودم انجام میدم؟) صبح بیدار شدم شلواره نیست :( میگم مامان شما شلوارمو ندیدی؟ میگه دیدیم دیگه پات نمیکنی دادمش به مستحق:) میگم مامان من اونو تازه دیروز خریدم:( میگه چرا داد میزنی ظهر که بابات اومد یواشکی پوله شلواره کوفتیتو از جیبش بردار.
الان شخصیتم زیره سوال رفته

تازگیا آدم جرأت نمیکنه به یه نفر بگه یه جنسی گرون شده ، هنوز حرفت تموم نشده طرف میگه:
چی گرون نشده !؟

يادش بخير قلب تو بود، واسه ي من سنگ صبور
ميخواستم عاشقت كنم، هر جور شده، حتي به زور 'مجيد خراطها'

یک بار تو شهر ما یه زلزله اومد اپارتمانمون لرزید هممون فرار کردیم تو خیابون خلاصه همه با یه وضعیتی دانشجوهای اپارتمان با رکابی و شلوارک
بعد یه ربع دیدم مامانم با سه تا کاپشن سلانه سلانه میاد پایین
گفتم مامان چرا دیر اومدی
گفت:هیچی گاز را قطع کردم برقها را خاموش کردم
پریز تلویزیون کشیدم براتون هم کاپشن اوردم سرما نخورید
من:0
همسایه ها:@
زلزله:)

خدا عشق بازي مي كنه..
بامن.. باتو.. با آسمون .. با زمين..
بعد ميگه: به قطره قطره ي اين عشق بازي قسم بخور، هرچي باشه اجابت مي كنم...
خدايم!
حال و هواي شهرمان اين روزها معركه ست..
عاشقتم..شكرت.

باز محرم رسید، شدم چه حیران و مست
از این همه عاشقی، دوباره‎ام مست مست
باز محرم رسید، شهر سیه‎پوش توست
دل، نگران رنج خواهر مظلوم توست
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد

من برای ملاقات با خالقم آماده ام اما اینکه خالقم برای عذاب دردناک ملاقات با من آماده باشد چیز دیگریست...
وینستون چرچیل

شكسپير مي گه: هر وقت زنت گريه مي كنه مي خواد خرت كنه و هر وقت مي خنده مطمئن باش خرت كرده!