دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

کیا یادشونه بچه بوددیم،کبریت روشن می کردیم میزاشتیم دهنمون خاموش می کردیم بعد مثل سیگار دودشو میدادیم بیرون؟؟آی یادش بخیر!!!
هرکی یادشه لایکو بکوبه محکممممممممممممممم

بابام:"پدرسوخته "راستشو بگو تالا چنتا دوس دختر داشتی؟
من:بابا باز شروع نکن دیگ همه جای بدنم کبوده از بس زدی اه!هیچی
بابام:"کره خر" گووووپ(مثلا صدای پس گردنی)من تورو بزرگ کردم راستشو بگو
من~~~~(مثلا صدای سکوت)(o_0)
بابام:با منی جواب ابلهان خاموشیست بزغاله"؟
من:درکو فهمتو بخورم الهی,فسفر مغزت تو حلقم.
_از وقتی دانشگاه رفتی بی ادب شدیا "گوساله"
من:ای خدا!چی بگم بت آخه بابا!فحشات تو حلقم!ادبیاتتو بخورم خوبه?!?
_فیییسس فووووس (مثلا صدای کمربنده)
من: بزن ولی نه خواننده میشم نه قهر میکنم نه فرار مغزا میشم ,خیالت راحت.
_شر شر شر شر(مثلا صدای گریه بابام)
چیه؟همه منو زدن شمام با لایک جای چکش بزنید تو سرم شاید دلم شکست آلبوم دادم بیرون.
جیک جیک (مثلا صدای پرنده های دور سرم بعد ازچکش)

یادمه هر روز میرفتیم بقالی جلو مدرسه مون 1500 میذاشتیم رو دخل آقا رضا...اونم خودش یه بسته آدامس خرسی سی تایی کامل میداد دستمون... میشستیم سر کلاس این معلمایی که باهاشون لج بودیم نفری یه آدامس خرسی دهنمون... بوی آدامس خالتو به هم میزد... 24 نفر باهم آدامس میجوییدیم!
حالا میریم تو بقالی 1500 میذاریم آقا رضا سه تا آدامس خرسی میذاره کف دستمون میگه بقیه شو عصری بیار!
آقا رضا :|
ما 24 نفر :(((
معلمایی که باهاشون لجیم :)))))))))
دبیرستانی های آتیش پاره (قدیمو جدید به یاد گچ بازیا بزنن لایکو )

رفتم حموم بعد ميبينم اين آبه هي گرم ميشه هي سرد ميشه
خلاصه كلافم كرد تا حمومم تموم شد
اومدم بيرون ميگم اين چه وضعشه آب هي سرد و گرم ميشه
اهل خانواده ميگن خب دستشويي داشتيم چيكار ميكرديم
حالا شانس ما همه با هم دستشويي داشتن
شانس آوردم كسي اسهال نداشته
آخه نه شما بگو ....family ما داريم؟

سلام...
دوستان کاملا واقعیه!!!
موضوع:جنگه من با مورچه ها
آقا من نمیدونم چرا این چند روزه هرجا میرم و هرچی می خوام بردارم مورچه ها زودتر از من اونو فتج کردن!؟!؟!؟
هیچی آقا ما رفتیم آب بخوریم تنگ رو برداشتم چند تا مورچه رو دستم بود با چندتا حرکت آکروباتیک این بیگانه هارو از خودم دور کردم:d
بعد خواستم آب بریزم دیدم نه هنوز هست یه تکون دادم چند تا از این بیگانه های غول پیکر(:D) از تنگ افتادن!!!
برای اطمینان سر تنگ رو برداشتم یددم بععععععله داخل تنگ هم از این بیگانه ها هست!!!!:D
هیچی دیگه با عصبانیت و رزمی کاری کامل همه ی قدرتمو یجا جمع کردم و هرچی فن رزمی بلد بودم و هرچی مشت و لگد کاری بود به کار بردم تنگ رو انداختم داخل ظرفشویی و آب رو باز کردم=))
واقعا به خودم افتنخار می کنم عجب متغکری هستما من!!!
فک کنم تا چند روز جلو من آفتابی نشن:دی
ولی نمیدونید وقتی آب رو باز کردم چه حسّه قدرتمندی بهم دست داد:D=))
امیدوارم لذت برده باشید و چیزی یادگرفته باشید!!!
فعلا خدانگهدار

نشستیم منتظر اتوبوس.ما اینور دختریا دانشگاه هم اونور..سرویس دانشگاه اومد..ما بدو بدو سوار شدیم نشستیم..دخترا هم با ناز و عشوه که میومدن تا اومدن جا پر شد.سر پا وایستادن.اس زدم بهشون اگه کلاس نمیذاشتین الان نشسته بودین.اس داد ما خودمون میخوایم سر پا وایستیم..بعد چند دقیقه یه اتوبوس دیگه اومد خالی..اینبار اینا بدو بدو اومدن تا رسیدن دیدن سرویس یه جا دیگس..اقا مارو میگی ..اسفالت رو گاز می زدیم..اشک می ریختم از شادی در حد سیل..

تو تاکسی نشستم یه چند دقیقه بعد اینکه راه اُفـتاد حدودا داشتیم با80 تا میرفتیم،
یه دیقه فهمیدم درو خوب نبستم، درو بازکردم بستم،
راننده که یه پیرمرد عینکی بود،
خیلی آروم سرشو برگردوند عقبو نیگا کرد با یه لحن خیلی باحالی گفت:
" کسی پیاده شد؟؟ "
يعنى اون لحظه داشتم دستگیره درو گاز میزدم از خنده :)))

آقا ما یه دهه هشتادی داریم, دیروز رفته بودم مدرسشون مدیرشون اومده بود داشت ازش تعریف میکرد وقتی خودش رسید مدیرشون گفت : نبودی عزیزم جلو داداشت تعریفتو میکردم......بعد برگشته میگه: مگه مجبورت کردم تعریف کنی که حالا داری منت میذاری........به جان خودم من دیگه روم نمیشه بگم این جزیی از خانواده ماست....:((((((((

شاید امروز گلهایی که برات میفرستم پس بدی
اما یه روز روی سنگ قبرم گل میزاری
شاید امروز دستاتو بهم ندی
اما یه روز روی سنگ قبرم دست میزاری
شاید امروز سکوت کنی اما یه روز سر قبرم بهم التماس کنی که باهات حرف بزنم
شاید امروز اغوشت برمن حرام باشد اما یه روز باحسرت سنگ قبرم را بغل میگیری....
میمیرم برات!!!

امروز داشتم SMS میدادم سر کلاس به مخاطب، یهو استاد گفت آقای :سوت ادامه مسأله چی میشه؟ منم مثه بز فقط نیگاش کردم :| :| بعدش گفت الان بچه ای که اول دبستان باشه بیارم میتونه بگه 10-10=0 میشه .... منم دیگه هنوز تو شوک بودم .... بز و اینا :|

مامانم اومده نمکدون رو بده به دستم بعد تو هوا ولش کرد! منم نتونستم بگیرمش و افتاد روی انگشتای پام. دارم میگم اااااای چرا ولش کردی؟ میگه خب باید میگرفتیش!حالا هم که چیزیت نشده. میگم افتاده رو انگشت پام نگاااااا با یه قیافه حق به جانب میگه از بس انگشت های پات درازه. الکی گردن من ننداز. تو سر راهی بودن من شکی نیست. :( این چه فک و فامیلیه که من دارم اخه؟؟؟

میگن کامپیوترضررداره من که موافقم میدونین چراچون معتادشدم به4jokبعضی وقتاحتی مهمونی نمیرم تاتو4jokباشم.
اعتیادش ازسیگارم بدتره.
هرکی موافقه لایک کنه.

بیکار آینده!
طلبکار نمره!
منتقد اساتید!
مبتکر مدهای نو!
مشتری دایم املت!
مسافر مینی بوس!
.
.
.
روزت مبارک دانشجو!

دیر آمدی باران....دیر....من اینجا در حجم نبودن کسی خشکیدم.....

آقا من یه خطو گوشی داشتم
بعد یه خطو گوشی دیگم خریدم
و یه اس ام اس از خط جدیده فرستادم رو خط قبلیم ببینم اس ام اسش کار میکنه یا نه :دی
خلاصه یادم رفت اس ام اسرو حذف کنم
خلاصه یکی دو ساعت بعد من گوشیمو نگا کردم دیدم یه پیام از یه شماره ناشناس دارم
فرستادم شما؟
ج نداد
زنگ زدم ج نداد
خلاصه دیگه کلی فوشش دادم
بعدش فرداش
اون گوشیمو نگا کردم
دیدم یه شماره کلی زنگ زده و فوش داده
دقت کردم دیدم بعله
شماره خودمه
فهمیدید ک جریان چی شد؟
خخخخخحخخخخ