دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

آقا یه خاطره واسه اونایی که با بغل دسیتشون مشکل دارن...
آقا ما یه بغل دستی داشتیم(همین امسال بود ولی جاها عوض شد)این ببعی اومده پشت سر ما ..بعد این صندلی از ته کلاس اورده بود بذار سر جاش.هی صندلی میگفت:هی هی(انگار صندلی گوسفنده مثل خودش)بروبرو آقا ناظمم اونجا ریلکس در کلاس وایساده بود.....بعد بغل دستیم برگشت و .......
من:):):):):):):):):):)
بغل دستیم:«مشترک مورد نظر تو افق محو شد»

دقت کردید خدا همه ی امتحانای سختشو گذاشته از دهه شصتیا بگیره...
.
.
.
فکر کنم دهه شصتیا تیزهوشان خلقتند!!!

یادش بخیر وقتی بچه بودیم تا دور هم جمع میشدیم الکی گیر میدادن به ما کوچولوها ک این عروس منه این داماده منه و ما هم زرد ابی قرمز کلا رنگین کمون میشدیم
اما حالا داداش خودم جز گودزیلا های دهه هشتاد تا دور هم جمع میشیم میگه واسه من زن بگیرین پنج سالشه
خدا بخیر کنه

یه دکترتو محلمون جدیداومده.بیماراشو بدون پول ویزیت میکنه.فکرکنم ازطرف یه خیریه اومده.داروهاشم رایگانه.
مادربزرگم میگه:من میرم پیش این دکتره
من:مادربزرگ توکه حالت خوبه
مادربزرگ:توحالیت نیست,داروهاش مجانیه به دردمون میخوره
من:؟؟؟
مادربزرگ:$$$
داروسازی ایران:OOO

يكي از فانتزيام اينه كه 4جوك شماره بچه ها رو بزاره توسايت بعدش به هم بزنگيم و با هم رفيق بشيم .مخصوصأ امير 21.DsDsD..از شما به خاطر پستهاي زيباتون تشكر ميكنم.فداي همه شما

مامانیم برام ی ادکلن دی اند جی خریده بود هر وقت ک میزدمش میگفت باز بویه گندشو در اوردی وقتی هم ک نمیزدم میگفت بلند شو برو گمشو
بو گند میدی ادکلن خریدم برات واسه چی!؟
تو رو خدا یکی بزنه منو له کنه!!!!

یکی از دغدغه های دوران بچگیم که هنوزم حل نشده اینکه بدونم پت و مت اون ابزارها رو چجوری از پشتشون در میاوردن!!!!

داشتم تو خیابون واسه خودم میرفتم ییهو با یه دختر برخورد کردم کیفش افتاد زمین
بعد زود گفتم معذرت حواسم نبود
چشاشو بست هر چی از دهنش در اومد بارم کرد!!
اخرشم گفت اگه قصدت دوستیه چرا مودبانه نمیگی...................

من دیگـــــــــــــه میرم یه جا جدید پیدا کنم واسه محو شدن:)))
خدافس..............

چن روز پیش از جلوی ی نمایشگا ماشین رد شدم دیدم ی 20-30 نفری دور ی ماشینی جمع شدن و با ی کیفی نگاش میکردن,ی چن متر اون طرف ترم ی سانتافه شیک و تمیز واسه فروش گذاشته بودن.منم هیجان زده رفتم ببینم چیه,گفتم حتما ی ماشین جدیدیه
رفتم جلوتر دیدم ی پراید اوراقیه درب و داغون و رنگ و رو رفته س.انقدر با هیجان رفتم که همه برگشتن نگام میکردن,منم با ی غروری به صاحب نمایشگاهه گفتم:اغا من 3تا پراید دارم میخوام بفروشمشون کی بیارمشون؟
اصلا ی وضعی شد همین مونده بود کفشامم لیس بزنن:-) :-) :-)))))

مرگ خودم وقتی خوندم میخواستم سرمو بکوبم به مانیتــــــــور!
دختره تو پروفایلش نوشته (
تورو خدا پسرا در خواست ندن بی جنبه ها مگه ناموس ندارین شما؟)
بعد ادلیستشو که مینگـــــــری از 500 نفر 499 تاش پسر تشریف دارن:))))))
میگم دیگــــــــــــه افق جوابگو نیس
به نظرتون چیکار کنیمــــــــــــــــــــــ؟؟؟؟

یادش بخیر بچه که بودم هر وقت مامانم نماز میخوند با داداشم میرفتیم زیر چادر نماز مامانم هر کاری میکرد ماهام میکردیم مثلا سجده میرفت ماهم سجده میرفتیم اونم هیچی نمیگفت....
به سلامتی همه مامانای دوست داشتنی...

یادمه یه روز معاون مدرسمون سر صف داشت
سخنرانی می کرد بعد می خواست میکروفن رو بده
دست مدیر حواسش نبود گفت:گوشی
بعد میکروفن رو داد دست مدیر
آخ اونروز چقدر ما خندیدیم
از بس که جواب تلفن ها رو میداد و میگفت
:گوشی فکر کرد اینم تلفنه

عاقا من يكي از فانتزي هام اينه كه برم تو افق قايم شم هر دختري كه ميخاد بياد محو شه يهو ميپرم جلوش پخخخخخخ ميكنم جيغ بكشه بترسه بدوه بره بغل مخاطب خاص يا خانوادش تا قدر اونارو بدونن
يعني همچين ادم خانواده دوستيم من

آقا کـیـان ِ گـــُل...
داداش ِ پــن شــیش سال بــُزرگ تــر از حــبیب...
حـــرفــت دســتور بــود بــرام...
دیــروز از مــادرم هــمه چــیه نــمازو پــرسیــدم...
کــامـل بــلدم الان...مــیخوای بــپرس:)
دمــت گــرم کـه یــه پــُستتو هـدر دادی واســه ایـنکه مــن نــماز یــاد بــگیرم...
تــو قـــلبمی...
از دوســتای عــزیزمـم کــه تــو پــُستشــون از مــن یــاد کــردن مــمنونم...
هــمتون یـه راس تــو قــلبم:)

%yourghon%‎
وسطای ترم بود.استاد ریاضی 1 ما یه امتحان میان ترم گرفت.همه گند زدیم.هفته ی بعدش انگار قله ی اورستو فتح کرده بود.اومده بود با یه خنده ی شیطانی داشت نمره ها رو میخوند.آخرش شاگرد زرنگمون برگشت گفت استاد اعتراض داریم.گفتش چرا؟بعدش من کرم درونم روشن شد و گفتم:چرا استاد نکته دان نمره ها رو اعلام میکرد میخند!خلاصه کلاس ترکیدش.همان شد که من الان با نمره ی 4 ریاضی رو افتادم.‏