دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نه ازخاکم نه ازبادم نه دربندم نه آزادم نه آن لیلاترین مجنون نه فرهادم فقط مثل توغمگینم فقط مثل تودلتنگم اگرآبی تراز آبم اگرهمزادمهتابم بدون توچه بی رنگم بدون توچه بی تابم

ساله گذشت: هرگز ازخود نپرسیدم این سوال ساده را،
تو که مال من نیستی این همه دلهره و اضطراب چرا؟؟

یکی از دوستان گفتن من هر وقت میرم بالای هوایی فک میکنم زلزله میاد
من وقتی میرم بالا فک میکنم الان کل قطعات از هم باز میشه و من میوفتم و وسط اتوبان و مثل گوجه له میشم!

پسرعموی گودزیلام گوشیش زنگیده حرفش که تموم شد گفتم کی بود؟
گفت:gfــَم بود!!!!!!!
بعد از کلی تحقیق و تفحص فهمیدم gfیعنی مخاطب خاص،آخه تا اون موقع فکر میکردم مخفف گوجه فرنگیهD:

طراح امتحان نهایی سوال داده بود که منظور از یک مشت خاک در جمله ی بالا چیست؟؟؟؟؟0_0
ابتدا قیافه ی من0_oبعد از اندکی ثانیه^_^....د آخه این چه سوالیه؟؟؟من اولش میخواستم بنویسم بستگی به نوعه مشتش داره،مشته کوچیک،متوسط،بزرگ!!!!بعد که به این مغزم فشار آوردم دیدم نع...انگارسوالش مفهومیه....خخخخخ....یعنی مفهومی سوال دادنه این طراح سوال توحلقه همتون ^_^
تازه سره جلسه ی امتحان جوری نیشم بخاطره این سوال باز شد(اینطوری^___________^) که مراقبه فک کرد با ی جانیه روانیه تیمارستانی روبه روست...زیر لب همش داشت ذکر میگفت از ترسش...

یکی از آشناهامون اسم بچه های دوقلوشو گذاشته سهند و سبلان
بیرون بودیم یکی اومد باهاش سلام احوال پرسی کنه گف سیستان بلوچستان چطورن؟!!
حالا ما 8-0
طرف :-|
تاریخ جغرافیا مدنی :-)))))))

یادش بخیر چندین سال پیش برای اولین بار بود که ترقه دست می گرفتیم رفته بودم خونه یکی از دوستان تا بهش به قول خودمون یه کلاسی بذاریم که آقا ما ترقه داریم گفت بده من آتیش کنم یه دونه دادم بهش اتیش بزنه تا که اتیش زد از ترس ترقه رو بد جور به سمت بالا پرتاپ کرد خدا روز بد نیاره این ترقه هم ناغافل رفت پشت یقه باباش که داشت از تو خونه در می اومد خودتتون دیگه بقیه اش رو تصور کنید هنوز یاد این موضوع می افتم بدنم به رعشه می افته چقدر دویدم اون روز تازه کتکه رو هم خوردم جاتون خالی هیچ کس هم نبود بگه بابا گردنت تاول زده برو دوا درمون کن به من چه با این رفیق کصافطم

اخبار میگه متخصصان ایرانی خمیرِ آلومینیوم ساختن که قیمتش یک هفتم نظیر خارجیشه
اما متاسفانه چیزی از کیفیت یک هفصدمش نمیگه

بـا بــالابـَر آمـدی ..
رویِ دسـتـمـان آرام گـرفـتـی ..
رویِ سـکـو نـظـاره گـرِ اشـکـهـایـمـان بـودی ..
هـمـراهِ مـا ذکـرِ یـا حــســیــن را سـر دادی، سـیـنـه زدی ..
بـا بـوسـه ی ریـحـانـه بـر تـابـوتـت لـبـخـنـدی بـر لـبـانـت شـِکُـفـت ..
بـرای رفـتـن چـه بـی تـاب بـودی ..
بـهـشـت خـدا زیـبـاسـت .. قـبـول.. آرامـتـر..
از آسـمـونـهـا چـه خـبـر ؟
سـلامِ مـارو بـه خـورشـیدفـر و مـحـمـدی و هـمـه بـرسـان ..
سـلام ِ مـخـصـوص کـه فـرامـوش نـکـنـن مـا هـم هـسـتـیـم ..
" پـایـانِ زیـبـای مـردِ آتـش نـشـان "
*شـهـدا رو یـاد کـنـیـد حـتـی بـا یـک صـلـوات *

ما زمان مدرسه یه معلم حسابان داشتیم اکه هر وقت می خواست امتحان بگیره میرفت چند صفحه از یه کتاب تست رو کپی می گرفت اول زنگ برگه ها رو می آورد می گذاشت روی میزش تا اخر زنگ از ما امتحان بگیره ما هم بچه های خوب با نمره های خوب خودتون که میدونید همون اول های زنگ یه برگه رو کش می رفتیم و خلاصه تمام گزینه ها تا اخر زنگ به دست می اومد و کم و زیاد بین رفقا پخش می شد بعد از گرفتن نمرات معلم ما هاج و واج می موند اخه این قدر دانش آموز درس خون یه جا ندیده بود نه خدا وکیلی خودتون دیده بودید و خداوکیلی مدیونینید فکر کنید ما دانش آموزان درس خونی نبودیما فقط ما تفاوتمون با بقیه دانش آموزا این بود که جلسه بررسی سوالات امتحان رو قبل از امتحان برگزار می کردیم خب دیگه بچه های فعالی بودیم دیگه شما هم یاد بگیرید

چه حماقتی!!‏
مرا یاد نمیکند و من باز میخواهمش..
چه غرور بی غیرتی دارم من!‏

وقتی میخاهمت و نیستی..
هیچ اتفاق خاصی نمی افتد،
فقط ذره ذره ایوب میشوم!‏

گاهی به خاطرش،
ماندن را تحمل کن..
رفتن از دست همه بر می آید!‏

من تا حالا فانتزی ننوشتم ولی الان چن دیقه فک کردم........
دیدم چی میشه اگه بشه تموم درسا رو با نمره20 پاس کنی.......بعد معدلت20شه....
ینی میشه عایآآآآآآاآآآآآآآاآآآآآآآاآآآآآآآاآ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!

این روزا هر چی به بابام میگم بابام بدون معطلی میگه: باشه!!!!!!!باورتون میشه؟؟؟؟؟؟؟؟
کی؟؟؟؟؟؟بابای من؟؟؟؟؟؟؟؟؟راستشو بخاید خودمم باورم نمیشه؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
این قضیه چن روزی بود که خاطر خطیر منو مشغول کرده بود
این الان منم با خاطری خطیر = ^|^
-----

بگذریم....از مامانم سوال کردم:چه خبره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟داستان چیه که هر چی من میگم بابا میگه باشه
مامانم گفت:این آرامش قبل طوفانه....بابات مثل عقاب بالاسرت وایستاده ببینه تو امتحاناتتو چیکار میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

این منم= :(((((((((((((((((((((((((((((((((((((
این بابامه= :)))))))))))))))))))))))))))))))))))))
داداشم= :|
امتحانا= : )))))))))))))))))
استادا= : )))))))))))))
برگه امتحانی= :|
*****و سایر جمیع رفتگان بخانید همه با هم فاتحهم الصلوات*****