اعتراف مي كنم وقتي بچه بودم گم شدم ووقتي مامانم پيدام كرد من از ترس فرار كردم و در حين فرار يه خانوم مسن منو گرفت تا مامانم منو بزنه o_O
اخه اينم عابر پيادس نصيب من ميشه نه واقعا :|
اعتراف میکنم
اعتراف میکنم تا سن 5سالگی فکر میکردم اسم برادرم، داداشه!
از بس بابا مامانم صداش میکردن داداش
5 سالم بود که فهمیدم اسمش کمیله، قبولش واسم یکم سخت بود!
یه همچین نبوغ سرشاری دارم من!
:)
اعتراف میکنم بچه که بودم(دبستان)چون دستشویی خونمون ته حیاط بود ومنم دقیقه ی نود به مورد اضطراری رسیدگی میکرم همیشه در رسیدن به دستشویی ناکام میوندمو به پله ی حیات نرسیده منفجر میشدم ای روزگار خیسی هم دورانی بود هههیییییییی
اعتراف میکنم که مامانم اعتراف کرده تو1سالگی من تو سفرشمال طی چندین عملیات انتحاری داداشمو مجبور کرده مشماو کهنه ی(ورژن قدیم پوشک ومای بیبی) منوتو دریا بشوره یه همچین خانواه ی دوستار طبیعتیم ما بببعععععععععله :|
عاغا اعتراف میکنم برای اولین بار که کلاس کامپیوتر رفته بودم زنه گفت کامپوترو روشن کن من گفتم کنترلش کو کجاست نمیبینم کل کلاس رفت رو هوا هیچی دیگه از دفعه بعدش نرفتم فهمیدم برم سوژه عاموخاص میشم هی دنیا اون موقع هیچی سرم نمیشد الان دارم فوق نرم افزاریشو میگیریم :|
اعتراف ميكنم
بچه كه بودم بابام ماشين سنگين داشت. تو كوچه ما هر كي ماشين داشت ميذاشت تو پاركينگ تنها ماشيني كه ميموند ماشين باباي من بود منم باد لاستيكا رو خالي ميكردم عاشق صداي پييييييسسسس تاير بودم :))))
اعتراف ميكنم بچه كه بودم ظهر يه روز كه همه خواب بودن،شونه ي گرد رو برداشتم و خواستم موهامو فر كنم.موهامم تا كمرم مي رسيد.شونه رو گذاشتم پايين موم و هي پيچوندم،هي پيچوندم تا كل موهام دور شونه وايسه.تازشم فكر ميكردم بابليسه نيم ساعت همينجور نگه داشتم،خواستم بازي كنم و خودمو ببينم كه ديـــــــــــدم شونه از موهام در نمياد!!!هر كاري كردم كردم در نيومد!يه دفعه زدم زير گريه كه مامانم بيدار شد و يكي زد پس كلمو موهامو از ته ته كند!!!!همه بلنـــــــد يه قسمت كوتاهه كوتاه!!!
بعله تو بچگي آرايشگري بودم واسه خودم!
عاق/ا اعتراف میکنم تا سن 10 سالگی فکر میکردم فیلمهای خارجی که فارسی حرف میزنن رو این ایرانی های مقیم خارج میسازن :))
اما اون سال فهمیدم اینا خارجی ان ولی فارسی یاد گرفتن =))
حالا هم فهمیدم که نه اینا کلا میان از روی متون فارسی فیلم میسازن =))
اعتراف میکنم
وقتی بچه بودم دزدکی ادکلن پسرعموم رو ور داشتم زدم به خودم بعدمیخواستم نفهمه لباسمو دراوردم شستم خیس تنم کردم :|
اعتراف مي كنم وقتي بچه تر بودم زنگ زدم گوشي داييم بعد چند تا بوق رفت روي پيغام گير...
منم كه اون موقع نمي دونستم پيغام گير چيه!
يه دفعه ديدم داييم داره ميگه : با سلام لطفا پس از شنيدن صداي بوق پيغام بگذاريد
من: الو؟؟!! الوووو؟؟!! دايي خودتي؟؟!! چرا حرف نمي زني؟؟!! همين الان باهام حرف زدي؟؟!! دايي مسخره نكن ديگه؟؟!! دايي مردي؟؟!! داااااييييي؟؟!! چرا هيچي نميگي؟؟!!...
هيچي ديگه...
تا يه عمر سوژه فاميل بودم :(
اعتراف میکنم امروز رفتم شارژ خریدم فروشنده به جای پول خورد آدامس داد منم گفتم پولش چقد میشه گفت 500تومن منم گفتم چیزی نیس که بذار بمونه پیشت هیچی دیگه الان مث سگ پشیمونم :|
اعتراف میکنم انقد داداشم منو با انواع صلاح های راکت توپ کنترل گیم پد کیبرد موبایل لپتاپ ار پی جی زده که این روزای اخر داشتم تمرین میکردم بهش بگم خان داداش راستی داداشم فقط دو سال داره.
حالا دیروز که مامانم بیرون بودبردمش توی اتاق انقد روی تخت پرتش کردم که ترکید.بعد یه شمشیر پلاستیکی دادم دستش و به بهانه شمشیر بازی با شمشیر پلاستیکی زدمش تازه در حین انجام این کارا از خودم فیلم هم گرفتم!!!!! بعد که صدای درو شنیدم تختو مرتب کردم و با یه شکلات باهاش صلح کردم فقط به خاطر اینکه دلم برای اون نه برای خودم و بلاهایی که قراره عواقبش سرم بیاره سوخت.
عقده ای جانی و کودک ازار هم خودتونین :|
اعتراف میکنم وقتی بچه بودم با دخترخاله ام، طلاهامونو در می آوردیم توی حیاط میذاشتیم روی زمین، بعد دورشون میگشتیم و قایم میشدیم! که کلاغه بیاد طلاهارو ببره آخه اعتقاد داشتیم اگه ببره میریم بهشت..........!!!
میدونم خییییییییلی باهوش بودیم :)))
اعتراف میکنم تا سوم ابتدایی مامانم هر وقت پولم میداد تا چیزی بگیرم میرفتم بوفه ی مدرسه و پولو میدادم و میگفتم به اندازه ی پولم به من چیز(حالا هرچی باشه میخورم) بده!!!!!!!!!!!!!
اعتراف میکنم تا دیروز فکر میکردم اگه با پا برم روی ماشین کنترلی داداش کوچولوم نمیشکنه ولی امروز بعد از خورد شدنش فهمیدم این ماشینا اونقدر ها هم قدرت ندارن.......*_*
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 40310
کل بازدید: 512059462