دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اعتراف میکنم

  99165

هر وقت عجله داری:
1-میخوای از خیابون رد شی:هزار نفر میان بوق میزنن جلوت وای میستن جاده دوباره شلوغ میشه و بالاخره رد نمیتونی شی.
2_میخوای تاکسی بگیری:تو کل خیابون یکی دوتا ماشین محض دلخوش کردن ما رد نمیشن.
نه واقعا اینم شانسه ما داریم؟؟؟؟

  99156

اعتراف میکنم تاثیر فیلم وزین یانگوم روی من به قدری زیاد بود ( اون موقع سوم چهارم ابتدایی بودم ); که بنده روی این شاصخین ( همون خرس گنده ها که بازم اون موقع مد شده بود ) چنان طب سوزنی وحشیانه ای اجرا میکردم که اگه الان روی یه نفرتون اجرا کنم , زیر اون همه فشار جان به جان آفرین تسلیم میکنه ;)

  99145

اعتراف می کنم:
زمان بچگی وقتی برق می رفت روی زنگ همه همسایه ها چسب نواری می چسبوندیم
حالا شما زمان اومدن برق رو تصور کنین!

  99114

بچه که بودم یه جوجه اردک داشتم ملوس و لوس و بامزه یهروز داییم اینا اومدن خونمون بعدجوجوم جلو در داشت آب میخورد داییم زرتی لنگشو گذاشت روش وپکیدن جوجه و پکیدن خونه از شدت جیغ ماورا بنفش منم از یک طرف تمام روزو گریه کردم دایمم هر نازمو میکشید اما من از اونجا که انتقام تلخ رو به 3تا جوجه اردک دیگه ترجیح دادم و یه نقشه پلید و وحشتناک کشیدم و نیمه های شب وقتی همه خواب بودن قیچی که زیر بالشتم قایم کرده بودم رو برداشتم سیبیل های چنگیزی که داییم همیشه پزشو میداد رو قلع و قمع کردم . البته بماند که فرداش ما لو رفتیم ومارو با آلت قتاله دستگیر و به زیرزمین تحویل دادن...واونجا بود که من دوست شدن با سوسکارو یاد گرفتم :)))))

  99104

یه روز داشتم توی حال ناخون میگرفتم مامان عزیزم منو با منجنیق پرت کرد بیرون گفت ناخوناتو بیرون بگیر.
منم رفتم نشستم به کار مانیکور و پدیکورمم پرداختم که در انتها متوجه شدم مورچه ها در حال حمل و نقل ناخنها به منزلشون میباشند دیدم ناخونام بزرگه حمل و نقلق طاقت فرساست تک تک ناخونامو از زمین برداشتم براشون خورد کردم.....البته قابل به ذکره که مورچه ها ذوق مرگ شدند.

  99099

آغا غربیلک فرمان + آچار گوساله تو حلق نه اصلا تو سوراخ چپ خرطوم فیل فورجوک اگه دروغ بگم
(چیه منتظر بودی به خودم بد و بیراه بگم ...نچ...تا دلت بسوزه)
اعترارف میکنم 4 سالم بود (بله ما هم بچه بودیم مگه چیه) وقتی می شمردم به بیست و نه که می رسیدم می گفتم: بیست و ده - بیست و یازده ....الی آخر
حال دیگه تصور کنید تا کجا می رفتم هه هه ههه
تازه به بیست و بیست نه که میرسیدم می گفتم : بیست و بیست وده
چیه بچه های الان بالا بالا - بن بن بن - کن کن کن - و همه جی دارن آخرش شدن گودزیلا و به اندازه ی بوق چیز نمی دونن . ما هم بزرگترین وسیله ی کمک آموزشیمون یه کارد قصابی و یه ساطور بود که اگه یاد نمی گرفتم بابام با اون می افتاد دنبالمون
روح فیل فور جوک شاد

  99071

بچه که بودم همش دلم میخواست لامپ جمع کنم همسایه ها هم هرکی لامپ سوخته داشتن واسه من میاوردن اگه یکی واسم لامپ رنگی میاورد انچنان ذوق میکردم که ادیسون از کشف هاش نکرد.اینم بگم داشتن لامپ سالم واسم مث داشتن جنسیس بودا.چیه خوب بچه بودم دیگه0000000000000

  99061

اعتراف میکنم اولین باری که کامپیوتر خریدیم حتی بلد نبودیم یه آهنگ باهاش اجرا کنیم.با تلاش فراوان یه آهنگ از روی سی دی اجرا کردیم انگار دنیا رو بهمون داده بودن...جالبه که وقتی قطعش کردیم یادمون رفت دوباره چطوور اجراش کنیم.اصن یه وضی بود
ما:|||
کامپیوتر :D
بیل گیتس :Ooo
سازمان حمایت از نابغه ها:-D:-D:-D

  99024

اعتراف می کنم که
یکی از کارایی که موقع رانندگی کردن تو جاده میکنم اینه که وقتی یکی می خواد ازم سبقت بگیره دستم رو از شیشه میارم بیرون و بهش اشاره میکنم که بیا رد شو یعنی اینکه تو نتوستی از من سبقت بگیری من گذاشتم که ازم جلو بزنی.
عقده ای ام خودتی!

  98997

اعتراف ميكنم وقتي بچه بودم.چون فكرميكردم مامانم بين من و خواهركوچيكم فرق ميذاره دستمو تا في خالدون تو دماغم ميكردم بعدش عين شيكر تو چايي خواهرم حل ميكردم.ولي چشمتون روز بد نبينه وقتي مامانم فهميد. يكاري كرد تا سه روز فكر ميكردم عضوي به نام دماغ ندارم!!!!!!!!!!!!!!!!

  98987

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم وقتایی که میرفتم حمام کیسه بکشم فک میکردم اونایی که از دستم میاد کِرم هستن ...... حالا این دوره زمونه بچه ها از ۶سالگی فیسبوک دارن:|

  98970

وقتی همه چیز رو به همه چیزم گفتم ترکم کرد و رفت همه چیزمو از دس دادم.
لایک:حقیقت تلخه
لایک:لیاقتش همین بود

  98966

اعتراف میکنم کودکستانی که بودم سا عت 6 بیدارم میشدم به خاطر اینکه نرم 6 ساعت تو رختخواب میموندم
ایا شما هم اینجوری بودین. اگه بودین بزن لایک قشنگه رو

  98965

اعتراف میکنم
یه بار از محل کارم اومدم بیرون داشتم با رفیقم اس ام اس بازی می کردم ، این رفیقم تکه کلامش کچل بود برام یه شماره فرستاد اومدم جوابشو بدم براش زدم کچل این شماره است تو داری ؟ ولی اشتباهی برای مدیرعامل یکی از شرکت ها که باهاشون کار میکنم فرستادم که اتفاقا کچلم بود!!!

  98962

اعتراف میکنم:
تنها شکست عشقی من زمانی بود که با نمره 9.5 تو درس 4واحدی افتادم :((