اعتراف مي كنم تو دستشويي نشسته بودم گودزيلامون با راكت تنيسم زد به در منم زهر ترك شدم
بعد كه به مامانم گفت جيش دارم يه نقشه شيطاني به ذهنم رسيد
آب گرمو 2 ديقه باز گذاشتم هيچي ديگه الان منمو يه مار سوخته
اعتراف میکنم
اعتراف میکنم تا چند سال پیش شب ساعت سه و چهار بیدار میشدم یه پارچ آب می ریختم تو رختخواب گودزیلای خونه مون بعد میخوابیدم بعد حالا شما صبح که همه از خواب پامیشدن و صحنه رو میدیدن رو تصور کنید یعنی ی آدم حسودی بودم.
آقـا اومـدم از هـمـیـن تـریـبـون اعـتـراف کـنـم....
بـچـه کـه بـودم....
هـمـیـشـه "آدیـداسـو" بـا "آنـانـاس" قـاطـی می کـردم....!
:^(
یبار که بچه بودم بابام یه کلم گنده خریده بود گنده میگما
طفلیرو گذاشته بود
تو حیات یروز که مهمون داشتیم مامانم گفت که برو این نایلونو ببر بذار رو کلمه
منم راستش متوجه نشدم یعنی شدما ولی برعکس متوجه شدم
تازه خجالت کشیدم یبار دیگه هم ازش بپرسم که ماموریتم چیه
و رفتم و با عزمی راسخ کارمو انجام دادم
با کلی مصیبت کلمو نصفش کردمو گذاشتم تو نایلونه و با خیال راحت برگشتم بجای اینکه نایلونو ببرمو بذارم رو کلمه
دیگه بقیشو سانسور میکنم
خودتون حدس بزنین که چی شد آخرش
اگه لایک نکنین خیلی نامردین دومین پستمه ها
عاقابقرعان اگه دروغ بگم.اعتراف میکنم2شب مونده بودبرم مکه(بعععععله چی فکرکردین همین اردی92هم رفتم.تنهاهم رفتم بععععععععله این جورپسرزبلیم)خیلی ذوق سفرداشتم خلاصه یه داداش دارم ازخودم 3سال بزرگه شب ساعت1که همه خواب بودن داشت میرفت دست به آب دست به آب ماهم ته حیاط توگوشش هنذفری گذاشته بودآهنگ گوش میکردمنم دیدم تارفت رفتم توحیاط زیرماشین دراز کشیدم تابرگرده عااقا خداکنه حلالم کرده باشه داشت برمیگشت که بره خونه یهههوازاون زیرپاشوگرفتممممممممممممممممممم اونم یه سکته ناقص زدوزبونش بنداومدصدای طوطی آمازون درآوردهیچی دیگه خدااون روزنیاره بابامم انداخت دنبال داداشم و.....منم ازترس بابام1ساعت موندم زیرماشین وداشتم دیفرانسیل گازمیزدم
عقده ایم خودتونید.
آغا بابای من یه راهکار خوب سراغ داره بهتون میگم شماهم امتحان کنین خعلی زود جواب میده
وقتی یه مشتری سر ظهر یا آخرای شب میاد دربست میشینه تو مغازه و گیره سه پیچ میده یه تک زنگ میزنه خونه(البته دقت کنین دور از چشم مزاحم:)) ما که بهش زنگ میزنیم میگه:اومدم.........اومدم.....دارم میام یکم صبر کنین
این ینی به مشتری میگه پاشو گمشو بیرون^_^
حتما یه بار امتحان کنین:)
اعتراف می کنم رفته بودم دیدن یکی از فامیلامون که تازه فارغ شده بود
بچه رو بغل کردم می خواستم بگم ایشالله زنده باشه گفتم ایشاالله زنده می مونه !!!
اینو فقط اینجا اعتراف میکنم
خو دلم واسه روزای مدرسه تنگ شده
فقط الکی مجبورم جلو بچه های دیگه بگم اه بازم مدرسه ها شروع شد
یعنی میخوای بگی خودت اینجوری نیستی؟؟؟
اعتراف میکنم یبار اومدم تو سایت جوک سیاسی بزارم با خودم فکر کردم حتما تایید نمیشه ولی میخواستم بفهمم چرا تایید نمیشه بعد از مدتها صیر دیدم نوشته متن طولانی است با ور کنید چهار پنج خط بیشتر نمیشد من هم دوباره ارسال کردن ببینم ایندفعه چی مینویسه دیدم نوشت تکراری بیش از ده بار به شکل های متفاوت جستجو کردمش ولی هیچگونه نمونه مشابه اون رو نیافتم
دوبار ارسالش کردم اندفعه نوشته بود جالب نیست . باور کنید به هر کی گفتم در و دیوارو خورد ایندفعه هم با پر رویی تمام دوباره ارسالش کردم فکر کنید انبار چی نوشت. نوشت برو بابا اصلا دوست ندارم بنویسم قوانین سایت اگه شده تاییدشم میکنم.
من :-O
4جوک :-)))))
اینترنت:-O
اولین میمونی که رفت فضاo_O
پدر بزرگش:-)
اونیکه اولین گل تو جام جهانی زد;-)
4جوکه ما داریم
اثعن 1 وعزیه
اعتراف میکنم یه روز دیدم تو یه سایتی نوشته بود شماره سعید کرمانی
زنگ زدم گفتم عاقا شما سعید کرمانی هستی؟
گفت:به نظرت من سعید کرمانی بودم جوابت رو میدادم؟
هیچی دیگه عاقا تو کل عمرا اینقد قانع نشده بودم
نمی دونم هر چی به روز های مدرسه نزدیک تر می شم بیش تر دلم می خواد بیدار بمونم شما هم این طورین ایا یا من خود درگیری دارم
اعتراف میکنم وقتی کوچیک بودم فکر میکردم اگه بری روی یه بلندی و بپری زیر پاتو نگاه نکنی تو هوا میمونی و نمیوفتی پایین چه شیرین مغز بودم من
یکی از دغدغه های بچگیم این بود که هر وقت میرفتم دستشویی نمیدونستم کدوم وری باید بشینم ؟؟؟
اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار تو یه کارتون دیدم دخترا دارن باله میرقصن جو گیر شدم لنگ در هوا چرخیدم با شصت پا زدم تو چش مامانم!!وبعد آنچنان با کف گیری از محبت و دستی ازمهربانی مواجه شدم که.....
.
.
.
.
.
.
.
ای جلاد !!ای.......!!اومدی ببینی سر یه کودک بعد از محبت چی اومد؟؟؟
برو از خدا بترس !!!
اعتراف میکنم تا هفت ، هشت سالگی فکر میکردم اگه آب سرد بریزی تو آفتاب سایه میشه سر همینم هر وقت میرفتم تو حیاط قد یه بشکه بیس لیتری آب می ریختم تو افتاب...مدیونید اگه فکر کنید منگلم
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 14047
کل بازدید: 511968407