دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  42889

سلام این اولین پست منه ... امیدوارم بتونم با سوتی ها خنده بر لباتون بیارم.
دقیقا 1شنبه پیش بود که سر کلاس زیست معلم اومد یه مثال بزنه گفت:ببینید بچه ها، مثلا برای روشن کردن موتور ماشین به بنزین نیاز داریم... یهو یکی از بچه ها پاشد گفت: نه آقا، برای روشن کردن موتور ماشین به استارت نیاز داریم.
یعنی کل کلاس داشتیم میز گاز میزدیم

  42887

تازه فهمیدم که خیلی خوش شانسم عاقا ما هر وقت میایم 4جوک کلی جوایز نفیس میبریم فقط نمی دونم اگه جایزه ان چرا دیگه باید پولشونا بدیم%%%

  42884

تاحالا براتون پيش اومده ک وقتي محو ي چيزي مثلن فوتبال ميشين بعد دارين تخمه ميخورين،ي دفه ي سنگي پهني چيزي ميره زيره دندونتون حال آدم بهم ميخوره.لامصب بايد دو کيلو تخمه بخوري تا مزه اون بره.

  42883

عاقا هر وقت که یه آدم معروف میاد تو مدرسمون من همیشه منتظر اینم که بیاد سر کلاس ما و استعداد های منا کشف کنه و... به خدا این معلما از استعدادام خبر ندارن وگرنه مگه مریضن هر وقت تا دهنما(دهن ام را)باز میکنم یه منفی بذارن%%%

  42877

بدبختی یعنی اینکه بابات بهت بگه زودتر بخواب فردا صبح باید پاشی بری نون بگیری
و خوشبختی یعنی مادرت بیاد بگه نمیخواد ، تو فریزر نون داریم !

  42862

اقا یه سوتی دادم در حد لالیگا هنوزم بهش فک میکنم خجالت میکشم
خونه خالم بودیم مامانمو خالم داشتن درباره داییم میحرفیدن همون موقع ایفونو زدن از قضا(قزا،غضا،غذا...) داییم بود من یه دفعه برگشتم گفتم ا عجب حرام زاده ای(خو چیکار کنم من حروم زاده و حلال زاده رو همیشه قاطی میکنم خو)ولی خدارو شکر فقط بابام و پسر خالم فهمیدن سوتی رو....

  42836

سلام من تازه واردم....تو رو خدا ازم سوتی نگیرید...گناه دارم بخدا.. :))))))

پدرم جایی دعوت بود من خونه نبودم اومد رفت سر وقت وسایل آرایشی ام.......از بین اسپری هام یکی رو انتخاب کرد زد به لباس اش و با اعتماد بنفس رفت مجلس اش....
آخر شب میاد عطی این چیه اسپری ات فک کنم فاسد شدس زدم بلوزم خشک و سفت شده میگم کدومو زدی....میدونی چی رو نشونم داد؟؟؟؟ :))...اسپری مو (تافت)
حالا مگه من میتونم خودمو نگه دارم.....
من :))))))
بابام :(((((((
تا چند وقت بلوزش شق و خشک بود :)))))))))

  42829

آقــا دیــدین تـــو عــروسی مـــوقــع شـــام دامـــاد بـــا بـــا قـــاشــق(ن پ بــا بــیل) غـــذا مـــیــذاره دهــنـه عــــروس؟؟؟
مـــادرم تــــعـریف مــیکرد مـــیگفت شــبه عـــروسیمــون مـــوقع شــام دیــدم
بــابــات کـــتشو درآورده آستــیناشو زده بــالا داره عـــینـه چـــی غـــذا مـــیخــوره!!!
مـــادرم مـــیگه:هـــمـون لـــحظه بـــود کـــه فـــهمیدم ایـــن هــمون مـــردِ رویـــاهامـه و مـــیتونم تـــو مـــشکــلاتم بـــهش تـــکیه کنــم..؟؟!!!
حــالا مـــیگــه شـــبه عـــروسی بـــه اونــی کــه غـــذا مـــیداد گـــفت:دمـــت گــرم یـــدونــه دیـــگه غـــذا مـــیدی ؟؟ســیر نــشدم..؟؟!!!
هــــعععععععععــــــــی خـــدا.........

  42828

مامانم یه کسالتی داشت ..... دوستای مامانم چند نفری اومدن خونمون واسه عیادتش...منم که رفتم استقبالشون یکی از خانوم ها پاکت کمپوت هارو داد دست من منم رفتم تریپ با شخصیتی بر دارم گفتم قابلی نداره.....
یهههویی دیدم همشون با تعجب دارن نگام میکنن ....تازه فهمیدم چه گندی زدم.....مثل چی کله مو انداختم پایین رفتم تو آشپزخونه...........
همچنان من:(((((

  42821

آقـــا اولـــه ســـال مـــعلم مــعــارف اومـــد بـــگه بــا کـــدوم پــا مـــیری تــو دســتشویـــی،اشـــتبــاهی گـــفت:بــا کـــجای بدنــــت مـــیری تــو دســتشویی؟؟؟
آقـــا مـــا ایـــنو ســـوژه نـــکردیـــم؟؟؟
مـــن ســـریع گـــفتــم:آقـــا بــا آرنـــج؟؟؟
کـــلاس تــــــــــرکــید!!!
بــغـــل دســـتیم ســریع بـــعد از مـــن:آقـــا بــا زیـــر بـــغل؟؟؟
یـــه نفر از اونــــور:آقـــا بـــا پـــُشت بـــازو؟؟؟
بـــچــه هــا داشـــتــن شـــوت بَک مـــیزدن بـــه قـــرآن..؟؟!!!

  42815

اولین روز تدریسم در دبیرستان بود
اکثر بچه ها جثه شان بزرگتر از من بود
همینجور که داشتم تدریس می کردم
همه ساکت بودن و گوش می دادن
در کلاس باز بود
مدیر دبیرستان اومد رد شه گفت:
احسنت همینطور ساکت نگهشون دار تا دبیرتون بیاد
بچه ها همه زدن زیر خنده

  42813

دوستان یه سوال:
میگم بابای شمام وقتی با موبایل صحبت میکنه هر چی فاصله با طرف مقابل صحبتش دورتر باشه بیشتر داد میزنه یا فقط بابای من اینطوریه؟؟؟؟

  42803

حالم امروز گرفته بود بد رقم گفتم اس عربی بخونم...بعد که همه رو خوندم دیدم هنو دلم گرفته اومدم اس دلتنگی بخونم ولی هنو تو همون حالو هوای عربی بودم...شروع کردم به خوندن با لهجه عربی ، انگار دارم یه متن عربی میخونم:)))
من:(Oo)...اِاِاِ این چرا اینجوریه متنش؟؟؟
خوب میشم ایششششالللا!خودم نذر کردم شما هم دعا کنید..
ولی خوداییش دیگه بس که به خودم خندیدم دلگرفتگی مذکور برطرف شد :)))))
اینم رفیق گیجه شما دارین؟؟؟؟

  42797

تو کلاس سرم رو میز بود تو حالت خواب و بیدار بودم
استادم اومد رو سرم گفت :الان راحتی ،چرا به درس گوش نمیدی بعد میای میگی من و انداختی.........
منم همون حالت خواب اول تا اخر درسی که داده بود و توضیح دادم.......
استاد من @((((((((((
گفت خو پس چرا نگاه نمیکنی ........
منم گفتم نگاه شما کنم همش از سرم میپره .....
والا واقعیت و گفتم اونم فک کنم قانع شد من و ول کرد رفت ادامه درس دادن .....
ولی وقتی سر بلند کردم دیدم همه دختر پسرا سرش ون رو میزه استاد داره درس میده .....

  42795

مادرم اومد به من گفت ، محمد رضا به من پیامک زدن رو یاد بده (چیه مگه بلد نیس خو ) منم که ایثار گر ! اومدم بهش یاد بدم ، هر کاری کردم نشد آخرش یه جدول واسش نوشتم این شکلی (( مثلاً د : دکمه ی شماره ی 5 رو یک بار بزن )) خلاصه برای تمام حروف واسش همچین جدولی نوشتم ( عشق می کنی چقدر قشنگ بلدم یاد بدم ) ، بعد شماره ی تلفن همه دوستاش رو هم ریختم تو گوشیش ، ازونجایی که علاقه ی شدیدی پیدا کرده بعد یه چند وقت اومده گوشی من رو گرفته میگه میخوام با گوشیت اس بدم ، ازونجایی که یه خوره تو هر گوشی حروف جابجا میشن هر چی از رو همون جدوله میخواس بنویسه اشتباه می شد ، یک لحظه نگاه کردم دیدم جدول من رو پاره کرد و گوشی من رو پرت کرد ته اتاق ! بهش میگم چرا این کار رو کردی ؟ برگشته میگه میخوای من رو بذاری سر کار با اون گوشی خرابت ؟!!!
داشت اشکم در می اومد آخه تا حالا گوشیم از گل نازک تر نشنیده بود ! بعد کلی بدبختی بهش فهموندم و جدول رو هم چسب کاری کردم حالا می خواد بفرسته میگه چرا تو گوشیت اسم منیژه خانم نیس ؟ دیدی گفتم گوشیت خرابه ، تا اومدم جواب بدم دوباره پرتش کرد دور ... آخه مادر من چرا باید اسم منیژه خانم توی گوشی من باشه ، من که تا عمر دارم به کسی چیزی یاد نمی دم دیگه ، آخه این فک و فامیله من دارم .....