دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  44213

نزدیک ظهر بود دیدم زنگ درمون رو میزنن از اونجایی که آیفون مون خراب بود از بنجره نگاه کردم دیدم یه بچه ی ۲-۳ سالست! تا منو دید گفت: سلــــــــــــــام!شما تو ساختمونتون بچه کوچیک ندارید؟
من: :|
گفتم:چی؟
گفت: من مالِ این خونه ام؟
بعد از تحقیقاتی که انجام دادیم فهمیدیم که اینا تازه به محل ما اسباب کِشی کرده بودن، اونم خونشون رو گم کرده بوده!!!
:)))))))))))))

  44212

عاقا یه روز بارون اومده بود پله چوبی داشتیم خیس شده بود که رفتم روش پا گذاشتم خلاصه از بالا با سرعت 120 چهار دستو پا فرود اومدم زمین.حالا بابایی منو نگا میکنه میخنده،به سر راهی بودنم شک نکردم

  44207

اعتراف می کنم که 9-8سالم که بود جلوی همسایه مون مریم آب جوب می خوردم که جلب توجه کنم...اونم با دوستاش هر دفعه منو می دید می گفت:علیرضا آب جوب بخور!!! منم سریع کلمو می کردم تو جوب یه قلپ می کشیدم بالا...وقتی با دوستاش می خندیدند انگار که دنیارو بهم می دادند...همیشه فکر می کردم یه روز زنم می شه تا آخر عمر براش آب جوب می خوردم که خوشحال شه...وقتی شوهر کرد کلی گریه کردم

  44200

مامانم كافي ميكس درست كرده داشتم نگاش ميكردم گفت ميخوري؟!
گفتم دستت درد نكنه قربون معرفتت واسه منم درست كن
ميدونين چي گفت؟؟؟
نــــــــــــــــــــــه؟ميدونين چي گفت؟
گفت نه تو چايي بخور كافي ميكس گرونه!
ببينيد بچه هاي تو سبدي و سر راهي و اينا وقتي به يه خونواده داده ميشن يه حقوقي بايد براشون درنظر گرفته بشه!
يعني بايد دوستشون داشت!درست نيست خدا رو خوش نمياد!

  44187

آغا من سوم راهنمایی بودم از اون شاگرد زرنگهای مدرسه که با جاهلهای مدرسه دوست میشه خلاصه یکبار بعد هرگز خواستیم از مدرسه فرار کنیم نزدیک عید بود(عاقبت دوستی با دوستای ناباب)هیچی خیلی شیکو مجلسی از کلاس اومدم بیرون رفتم پای پنجره کلاس که دوستم کیفمو بده و الفرار چشمام به در مدرسه بود که ناظم نبینم یهو بعد چند دقیقه ناظم گرام کیفو از پنجره داد دستم منم کم نیاوردم گفتم شما چرا آقا میام خودم برمیدارم خوراکیمو رفتم تو کلاس زنگ بعدی ناظم در مدرسه رو باز کردو گفت هرکی دوست داره بره خونش مدیونی فک کنی من رفتم.....خداوکیلی شاگرد زرنگم باشی به درد کل مدرسه میخوریااااا

  44182

اقا این چهارتاباندای سینما خانوادگی تو چشم چپم اگه دروغ بگم.چندسال پیش عموم جوون مرگ شد و ماهم سخت داغدار بودیم طوری که نطقمون وا نمیشد. هرروز فک و فامیل و همسایه ها واسه عرض تسلیت میومدن.یه همسایه داشتیم پیرزن بود اومده بود خونمون واسه عرض تسلیت همینجوری که همه ساکت نشسته بودیم بیچاره اومد دلا شه از رو میز خرما برداره ززززززززارت ازش در رفت.حالا قیافه ما دیدنی بود یعنی من انقد پاهامو چنگ زدم که خندم نگیره زخم شده بود دیگه از قیافه خانواده م نگم براتون.خدایی دلمونو شاد کرد پیرزنه.لامصب اینجور موضوها تا ابدتو زهنه ادم میمونه حالا بگو 2.2 تا چندتا میشه مغزت رگ برگ میشه

  44168

آقا این تبلیغ گوشی GLX هم جوکیه واسه خودشا..!!
داداشم دیروز صبح دستشو بد جور برید دوتا بخیه خورد..
بعدازظهر واسش اس ام اس اومد خواست گوشیشو از جیبش درآره نتونست دسش درد میکرد...بعد گفت:اااه اگه الان یه GLX داشتما راحت از جیب درمیومد... راست میگه والا...

  44166

پسر عموم رفته تایلند اومده... بابام بهش گفت: خب واسه چی رفتی تایلند؟؟؟
برگشت گفت خیلی طبیعت قشنگی داره بخاطر اون رفتم...
خب عزیزم چه انتظاری داری وقتی این حرفو زدی من زمینو گاز نگیرم؟؟؟؟

  44147

دیروزخالم ب مناسبت میلاد پیامبر مــــــــــولــــــــــــــودی داش کلی وسیله داددستمون ک خونشونو تزیین کنیم کاغذرنگیارو چسبوندیم خالم چن تاگوی داددستم گف اینارم بزن ب سقف گفتم چسب اینارونگه نمیداره ها گف چرا بزن منم زدم واومدم کنار ،مجلس شروع شد خالم هی شـــــــــــکلات میریخ روسرمردم خسته شدطفلی اومدبشینه این دخترخاله گودزیلای مام ی مشت شکلات برداش شوت کرد رومردم خورد ب سقف برگشت خورد ب گویه یهو تالاپ خوردروسر خالم گـــــــــــــــــــــــــــــووووووووووووومببببببببببببببببببب صداداد حالا مگه مردم میتونستن خودشونو جم کنن خالمم بین ناله هاش دادزدگف مگه نگفتم ایناروباچسب نچسبووووون(همراه با ی چشمک صدادار)؟؟؟؟نمیدونستم بخندم یابگیریَم :)

  44130

دیروز داشتم میرفتم جایی توایستگاه اتــــوبــــوس وایساده بودم دیدم کسیکه جلوم وایـساده یــــکی از دوستای صمیمیمه!من ب گمون اینکـــــــــه این دوستمه رفــــــــــتم محکــم کوبیدم روشونــــش گفتم چطوری خـــــــــــــــــرررررره؟ یارو ازشدت ضربه ای ک زدم 3 چرخ دور خودش زد یهو بــــــرگشت سمتم دیدم یاخــــــــدا اینکه دوسم نیس
قیافه من :((((((((((((((((((((((((((
قیافه یارو :0
آب شدم طرفم فک کردمن کم دارم ی لبخندمهربـــــون زد وبرگشت
سوار اتوبـــــــوس ک شدیم ازشانس گندم پیش من نشست منم کم نیوردم مث دیوونه ها ادا درمیاوردم ک لو نرم وقتی پیاده شدم مث اسب دویدم ک پیدام نکنه !!!ادم با افتابه شیرموز بخوره ولی اینجوری ضایع نشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  44128

داداش و خواهره دارن دنبال هم میدون..
بهشون میگم : عینه تام و جری از صبح تا شب فقط بیفتین دنبال هم....
مامانمم میگه :آره تو هم عین اون سگه ای که میاد حال هردوشونو میگیره
زندگیه ما داریم
در حاله حاضر :
مامانم
خواهر و برادرم
تام و جری
اون سگه
حالا این چرا ناراحته من نمی دونم

  44125

سلام. نمیدونم چی بگم، یعنی از شخصیتی مثل شما همچین رفتاری رو بعید میدونستم. اصلا از شما انتظار نداشتم که یه
همچین
کاری رو بکنید. نه تنها منو، بلکه خیلی های دیگه هم از این رفتارتون ناراحت شدن. نمیخوام لحنم تهدید آمیز باشه، ولی
مجبورم بگم اگه یه دفعه دیگه، فقط یه دفعه دیگه بشنوم که اینجور اتفاقی افتاده شاید مجبور بشم یه جور دیگه رفتار کنم
اصلا چه دلیلی داره که شما اینکارو میکنید؟
روشن گذاشتن لامپ اضافه، اونم درست زمان اوج مصرف برق؟
واقعا که...:|

  44121

داشتیم فیلم هندی میدیدیم!!!

. . . . . . . . .

سلمان خان با یه کلاش یه گردان زرهی رونابود کرد!!! گفتم بابا اینا خالی بندیه!!! بابام گفت خالی بندی اینه که راننده سیگار میکشه تو بوی سیگار میدی!!! :|

خخخخخخخخ
بابای باخبره ماداریم

  44103

این خاطره مال من نیست مال یکی از دوستامه. از زبون خودش میگم:
سر کلاس زبان نشسته بودیم دبیر از یکی از بچه ها پرسید: twice in week یعنی چی؟
( دقت کنید معنی این کلمه یعنی دوبار در هفته) پسره برگشته جواب داده: یعنی دو هفته در هفته.
دوستم سر کلاس)))))
من بعد از شنیدن این خاطره)))))))
دبیر زبان))))))))
خود پسره!!!!!!!!!!!))
مترجمان زبان))))))))))

  44087

بچه ها خواهشا مردمو گمراه نکنید من شکست عشقی خوردم رفتم افق محو بشم ولی هرچی رفتم به افق نرسیدم اخه از این میسوزم که افق محو شد ولی من محو نشدم الانم میخوام برم توو سوراخ لایه ی اوزون گیر کنم کسی میدونه چطور باید برم؟
خواهشا مسولین محترم هوا فضا سیدگی کنن:-)