دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  52823

یک روز وقتی دوستم از ماهی گیری برگشت من و دیگر دوستان دیدیم چیزی جز یک لاستیک بزرگ تو دستش نیست.یکم جلو تر اومد و رو به همه گفت این ماهی رو از رود خونه ای گرفتم که هیچ ماهی ای توش پیدا نمیشه پس از امشب لذت ببرید و شکمتون رو سیر کنید.اون لحظه دوستم پرید هوا زد تو سرش گفت بدبخت این اوستوخون ماهیه.
دوستم:----------------------------------------
اون یک دوستم: :@
همه: :D
من: نه. این غضروفشه...

  52803

عاغا ما یه دبیر داریم خیلی حساسه بنده ی خدا!
سرکلاس بودیم داشتیم حرف میزدیم اینم واسه خودش داشت درس میداد!
یه دفه بغض کرد تو همون حالت بغض گفت من واقــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعا برا خودم متاسفم
شما به حرف من گوش نمیدین
بعد گفت محمد(برادرش)راست میگه...
یکی از بچه ها ازته کلاس داد زد محمد کیه دیگه؟!!!
منم گفتم.کیه!دوست پسرشه دیگهههههههه
کلاس منفجر شد
و معلم ما در کمال ناباوری رفت کلاس روبرویی درو بست نشست زار زاااااااااااااااااااار گریه کرد!
اخییییییییییییییییییی
خدا وکیلی معلمه حساسه ما داریم؟!
ولی وجدان درد شدیدی گرفتم!

  52799

من یه مغازه کفش فروشی دارم تو اصفهان
هر روز صبح کف مغازه رو طی میکشم ... شیشه ها رو تمیز میکنم و..
اول صبحی...مخاطب خاص اصلیم ( خیلی دوسش دارما ) .. اومد توی مغازه
( میخواستم یکم سر به سرش بذارم .. )
اصلا باهاش حرف نزدم .. ( در حال پاک کردن شیشه بودم ) بعد گفت مجید واسه چی هیچی نمیگی ؟؟
گفتم دوستت دارم ... گفت اه اه چرا اینقد خشک ..
منم شیشه شورو گرفتم به طرفش .. ( پیس پیس پیس .. حسابی خیس شد .. و داد میزدم دوووووستتتتتت داا.ا.ا.ا.ارم .. ) خوب شد .. دیگه که خشک نیس هاااان ؟؟ ( همراه خنده )
فک کردم اون هیچکاری نمیکنه ... آقا کم نیاورد.. سطل پر از آب که واسه طی کشیدن بودو برداشت و خالی کرد روم ... ( بعدشم کلی خندیدیم )
قیافم شده بود اینجوری : (@_^)
کارلوس کی روش هم خواب بود ..نتونستم قیافشو بهتون نشون بدم ..

  52792

اين ماجرا كه تعريف ميكنم واسه30ساله پيشه.يكي واسم تعريف كرده:
شوهر خاله داييم اومده مهموني خونشون.وسط عصرونه كه داشتن چايي ميخوردن شوهر خاله داييم ميگه:بعله امروز بچمونو برديم آزمايش(گلاب به روتون)ادرار ديدم رنگ ادرار بچم مثله اين-يهو ليوان داييم رو برداشت-گفت مثل رنگ اين!هيچي ديگه هنوز داييم باهاش مشكل داره.البته تو خونواده فقط اين يه ذره مشكل داره ها!!
داييم:-((((((((((((((((((((((((
شوهر خاله داييم:-))
كل فاميل:-((

  52771

علامت هیوا=ندارم
هر نفس آواز عشق می‌رسد از چپ و راست
ما به فلک می‌رویم عزم تماشا که راست
ما به فلک بوده‌ایم یار ملک بوده‌ایم
باز همان جا روی(((تـــــلــــپ)))
قابله توجه معلمان ادبیات گرامی قبل از شروع درس به کف کلاس توجه فرمایید please!!!!!!!!
دوستان این پنجمین معلم ادبیات ماست دیگه هیچ راه کاری برای فراری دادن معلم هامون نمونده لطفاٌ مارا با پیشنهادات خود یاری فرمایید please!!!!!!!!

  52770

عاقا دیروز بنا به دلایلی یکم هنگیدم هی چی فکر کردم یادم نیومد 12 به انگلیسی چی میشه
از دادشم می پرسم می 12 به انگلیسی چی میشه
بعد از کلی فکر کردن گفت 11 که میشه ایی ل ون پس 12 هم میشه تو ل ون
هیچی دیگه الان دارم با دندون مصنوعی زندگی میکنم (نیست میخواستم دیوارهای خونمون رو گاز بزنم اونها هم همه سنگ)
هیچی دیگه خلاصه /"؟

  52769

۱۲ روز پیش خدا بهم یه پسر خوشگل موشگل داد . با این چیزایی که شما اینجا راجب گودزیلا و هیولا و دراکولا نوشتید ...... نه پسر من با این چیزا فرق می کنه . انشالله

  52768

اومدم ثبت نام کردم توی سایت . آخرش زده حاصلضرب ۲و۶ . منم هی می زنم ۸ . می گم عجب سیستم ثبت نام به درد نخوری داره . بعد از ۳ بار امتحان تازه ۲ زاریم افتاد .

  52758

عاقا ما یه دختر خاله داریم از اون گودزیلاهای دایناسور نما
یه بار ازم خواست تا باهم بازی کنیم منم گفتم باشه(تو خیالم این بود که چند تا نمونه بارز ارزش بگیرم برای 4جوک) ;))))
خلاصه اون شد مامان و منم با این و سال شدم بچه ش ;(((
اومد نازم کرد و گفت :::: مادر جون من میرم ظرفارو بشورم شما اینجا ساکت بشین تا من کارامو انجام بدم
برای شوخی (البته اذیت کردنش) صداهای عجیب غریب از خودم دراوردم یعنی دارم گریه میکنم
بار اول: عزیزم چرا گریه میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟
بار دوم: ساکت باششششش تا من کارامو بکنم
بارسوم: زهر مارررررررررررررررررررر بچه بی ادب چقدر زززززززقققققق می زنی سرم رفتتتتتتتتتتتتتت
من:((((((((((((((((
خاطرات کودکیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حرکاتی که واسه 4 جوک ضبط و ربط کرده بودم &_&

  52721

عاغا 1 اعتراف کنم..بچه بودم همش فکر میکردم گوزن ها شوهر آهو ها هستن.
چیه؟مسخره کردن داره؟ بوب لایکو

  52701

یادش بخیر دبیرستان موقع امتحانا بود همش تو فکر این بودم که یه وقت درسی نیوفتم ... تو همین فکرا بودم رفتم سوپری که آب میوه بگیرم به یارو میگم آقا ببخشید یه تکماده میدین :))

  52665

کیا یادشونه وقتی باباهامون بهمون سکه پنج تومنی
می دادن تا سنگ های داغ چسبیده به نون سنگگ ها
را دربیاریم چه مزه ای داشت ؟؟
تازه اونم بعد این که نوک انگشتامون حسابی سوخت
اما ان قدر این کار بهمون می چسبید که فراموش می کردیم سرخی دستامونو
یادش به خیر .....

  52643

توی مدرسه بودیم یه دفعه از اون کلاس صدای دست زدن اومد
بچه های ما هم که خوددرگیری دارن. هرهر شروع کردن به خندیدن
بعد یکی از بچه های مثلاً بامزمون به معلم گفت: حالا ما دست بزنیم اونا بخندن؟؟
کلاس منفجر شد به قول معروف :)

  52638

خواهرم داره پزشکی میخونه (الان فهمیدید درسخونه یا بیشتر توضیح بدم؟؟)
بعد یکی از تفریحات سالمش اینه که وقتی توی بیمارستان هست (توی بخش نوزادان) با دوستاش یه اداهایی در بیارن که نوزادا گریشون بگیره :))
تازه پسراشون یواشکی نوزادا رو نیشگون می گیرن :((
حتی یه دفه یه مامانه بچشو گرفته داشته میدوییده یکی از دانشجو های پسرم دنبالش که بچشو نیشگون بگیره!!
سادیسم دارن ملت!!

  52633

یه معلم ریاضی داریم خیلی آی کیوش بالاست.
یه روز داشت درس می داد می بینه یکی از بچه ها زیر دستش دستمال گذاشته.
معلممونم می گه این چیه؟ یارو می گه: دستم عرق میکنه اینو گذاشتم زیر دستم که دفترم خیس نشه!
معلممونم می گه: چایی با ماست می خوری؟ (منظورش چایی و ماست بود!!)
دیگه کلاس منفجر شد از خنده.
ما هم گفتیم چایی با ماست تازگی ها مد شده؟؟ :))