دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  259328

از یکی پرسیدم : ببخشید پلاک 24 کجاس؟
گفت : باید نیگا کنی


آره درست حدس زدید قبلش داشتم بو میکشدم
:/

  259307

یه توالت فرنگی گرفتم آوردم خونه بعد

از دسشویی اومدم بیرون بابام پرسید چیشده گفتم وقتی میرم تو حس میکنم خارجه غم غربت میگیره منو.
:/

  259301

من همون ادمی هستم که کلاس ششم سر امتحان آخر گفتن فرم مدرسه رو بدید واسه سال بعد(تازه پول هم گرفته بودن-_-) منم از شدت خوشحالی دوتا خودکار و سه عدد دستمال دوتاش آلوده(همون .... خودمون^_^) به همراه کارت جلسه رو گزاشت، تو جیب و لباسو دادم و با یه لباس که زیر بقلش پاره بود برگشتم^_^
نامردا چقد بهم خندیدن^____^

  259298

راننده تاكسی گفت: خیلی گرمه امروز؟


فكر كردم ميخواد کولر روشن كنه، گفتم خيلی..


گفت: اين گرما هم كار خودشونه بیشورا كه ذهن مردمو منحرف كنن!

  259295

ی بارم با عموم اینا رفتیم مشهد بعدش با پسر عموم قرار گذاشتیم یکم بابای من دو عمومو بترسونیم وقتی که شب شد من ی چادر سفید روم انداختم بعد یواشکی رفتم کنار عموی خودم در گوشش گفتم من عزراییل اومدم با خودم ببرم دیدیم اصلا نترسید رفتیم خوابیدیم وبی فردا صبح دیدیم ای دل غافل عموم کلیه هاش مشکل داره کلا خودشو خالی کرده

  259292

بابام کوزه خریده که آب تو کوزه بخوریم مثلا،بعد میذاره تو یخچال کوزه رو.. اولش
برای اینکه تو یخچال جا بشه سر کوزه رو‌ برید،باز جا نشد طبقه ی یخچالو برید،یکم‌دیگه پیش بره میترسم سقفو‌ سوراخ کنه ://

  259268

من به دنیا که اومدم یه ماهی‌ برام اسم نزاشتن، به مامانم میگم پس چطوری صدام میکردین؟

میگه چرا صدات کنیم، همینطوری افتاده بودی یه گوشه دیگه ????????

  259259

‏یه نخ سیگار کشیدم کلی غذا خوردم، دست و صورتمو با مایع دسشویی شستم، کلی عطر زدم.
‏بابام زد رو شونم گف من قول میدم نفهمم،

‏ورشکستمون کردی بیشعور

  259239

تعریف میکرد که دوستش روعن ماشین عوض کرده 5 تومن
.
.
.
.طرفم خوشحال رفته ادرس گرفته و موقع حساب کردن فهمیده بین 5 تومن اون با 5 تومن رفیقش... 3 تا صفر اختلاف وجود داشتهD:

  259215

آقا ما یه دوستی داریم خیلی سوتی میده اونم از نوع خفنش.اسمش امیر رضاس.
ما اون روز توی ناهار خوری بودیم،این دوست ما هم بود.داشت راه می رفت،پاش به صندلی گیر کرد افتاد زمین.
آقا چشمتون روز بد نبینه؛این چنان لقدی به صندلی زد که پرت شد دو سه میز جلوتر افتاد زمین:0
ما رو میگی،اصن سالن غذا خوری رفت رو هوا D:
بیچاره معاونمون که این هنگ کرده بود چه کار کنه همین جور زل زده بود://

  259182

سلام دوستان خر کیف هستم و این اولین پستمه
آقا یه روز تو کلاس ادبیات داشتیم مشاعره می کردیم بعد نوبت من شد با حرف جیم
منم تو حال خودم بودم یهو رو کردم به استاد گفتم:
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هر کس که این(اشاره ای به ...م)ندارد،حقا که آن(اشاره به استاد) ندارد
کلاس رفت رو هوا دیدم هرکی پاشید یه طرف
استادم خندش گرفته بود

  259179

یادم میاد کلاس سوم که بودم منو بچه ها داشتیم تو حیاط تقلب مینوشتیم مدیرمون هم داشت ما رو نگاه میکرد خلاصه رفتیم تو کلاس مدیر اومد تو کلاسمون معلممون هم بود معلم گفت آقا روباهه خبر آورده داشتید تقلب مینوشتین
مدیر O_O بچه ها :))
مدیرمون گفت : اول اینکه تقلب کار اشتباهیه دوم اینکه آقا کلاغه خبر میاره نه آقا روباهه
معلم :(

  259164

یه بار رفته بودم تولد دوستم به مادرش گفتم "تبریک میگم"
گفت "ممنون ایشالا قسمت شما بشه":/
منم هول شدم گفتم "مرسی همچنین"://
اصن سوتی در سوتی-___-

  259156

چند ماهی بود که نامزد کرده بودیم همسرم سرباز بود تو شهر دیگه .. یبار براش تیکه نون با خیار و گوجه گذاشتم تا با دوستاش بخورن .. دوستای همسرم که مجرد بودند و از ازدواج میترسیدند همسرم از من خیلی تعریف کرده بود که خانومم کم توقعه و مهربونه و... (اخه از قدیم گفتن هرکی بیفته ته فاضلاب دوست داره همه رو بکشه پایین پیش خودش خخخ) خلاصه به گفته همسرم داشتن خیار گوجه و نون رو میخوردن یکی از دوستاش گفته حالا که اینقدر از خانومت تعریف میکنی نمک نزاشته ؟ اونم با غرور گفته چراااااا نذاشته .وقتی نمک یکبار مصرف بسته بندی شده رو از نایلون باغرور تمام برداشته که بده به دوستاش ... با کمال ناباروری دیده بسته سماغه ... خخخخ
خلاصه اونجا سریع تصمیم گرفته از یاد رفتن نمک بهتر از برچسب خنگ بودنه زنشه .... خخخخخخ

  259066

صرفا دل نوشته!
من سال 92 عضو این سایت شدم! الان اتفاقی یادش افتادم بعد 7 سال :)) یه حس عجیبیه اون موقع دختر شنگول خوشحال الان دختر افسرده غمگین :)) روزگار غریبیست نازنین:)) بزرگ شدن اصلا اونجوری که تصور می کردم نبود از من 15 ساله تا من 22 سال خیلی فاصلست خیلی!