دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  63905

(..')/♥ ♥('..)
.♥/. = .█/.
_| |_ ♥ _| |_
امروز بعد 4،5 سال ناظم راهنمایی مونو دیدم
بعد کلی حرف بهش گفتم:اقا یادته یه روز زدی تو گوشم؟
بنده خدا فکر کرد هنوز ناراحتم.
صورتمو با 2تا دستاش گرفت بعد صورتمو بوس کرد گفت ببخشید.
همون لحظه اشک تو چشام جمع شد بوسش کردم گفتم اقا تو نمیزدی که درس نمیخوندم
بعدش هم یه ساعت تو بغل هم گریه کردیم
نه شوخی کردم بعدش خدا حافظی کردیم......
اما واقعاً حس خوبیه یه نفرو بعد چند سال میبینی
اونایی که تجربه کردن میدونن چی میگم

  63868

21 فـــروردین تولـــد دوستـــم بود... اَزَمــــون پول گرفت و بستنی مهمونمون کرد :|
عاقـــا ما اینــــو تـــو جــــمع مــــطرح کـــردیم :
دخترخاله ام: عجــــــب ادم زرنــــگی... متولــــد چه مـــاهیه انـقد زرنــگه؟؟
من: نمیـــــدونم ..ازش میـــــپرسم مـــیگم بــت
مامــــانم:حدس میزنم اردیبـــــهشتی باشه :| اردیبــــهشتیا خیلی زرنگن !
:| :| :|
قیافه سه تامون بعد از چند ثانیه :))))

  63856

چند روز پيش تو يه سايت معتبر خوندم كه يه شركت پنير سازي؛ يه پنير با قطعه هاي طلا ساخته بود كه قيمتش هر يك کيلو 1000 دلاره... ولي باز اين گرونترين پنير دنيا نيست. گرونتري پنير دنيا رو با شير الاغ‏!‏ درست ميكنن كه قيمتش هر نيم كيلو 1700 دلاره‏!‏ (دقت كنيد؛ هر نيم كيلو‏)‏
عاقا چند روز پيش من سوار يه ماشين بودم و راننده ماشين هم نيم كيلو پنير محلي خريده بود و داشتند با دو تا از مسافرها كه اتفاقا خانم هم بودند درباره پنير و تورم جامعه و كلاه برداري و ... حرف ميزدند كه يهو راننده در اومد گفت: "اين روزا اينقدر كلاه برداري زياد شده كه اگه حواست رو جمع نكني؛ شير خر (الاغ‏)‏ رو ميكنن پنير و بهت قالب ميكنن...‏"‏
من كه پوكيدم از خنده؛ ولي اونا كه نفهميدن من براي چي ميخندم...‏
يكيشون در اومد بهم گفت: "آخي...چن وقته اينطوري هستي جوون؟...اگه ميخواي من يه روان شناس خوب سراغ دارم‏!!"‏
من (0‏_‏0‏)‏
خانمه (*_*)‏

  63848

یه روز رفته بودیم بیابان خب حلا بگید چی شد؟ چی شد؟ یه فیل 4jokکشیدیم یه پسر عمو هام (گودزیلا) گفت عجیمجی کن زنده می شه.
خنده=بزن لایک حالت معمولی=زدن لایک
بار اولم جوک می زارم لطفا لایک بزنید تا دوباره جوک بزارم .

  63827

عاقا یکی ار تفریحات ما در اون دوران این بود که چند تا از بچه ها که از ما کوچیک بودن و جمع میکردیم میگفتیم که بیاین براتو شعبده بازی کنم،این طفل معصوما هم باورشون میشد...حالا ادامش ما دوتا کاغذ پاره میکردیم کوچیکشون میکردیم میگفتیم یکی گربه است یکی موش یعد میگفتیم که الان گربه هرو میزارو تو خونش(اون شاه رگ هستا بین ساعد و بازو نمیدونم بهش چی میگن اونجا خونشون بود)آره گربه هرو میزاشتیم ولی در حقیقت که نمیزاشتیم وانمود میکردیم که گذاشتیم بعد میگفتیم موشرو میزاریم خونش حالا دوتا کاغذ و باهم میزاشتیم بعد میگفتیم که گربه برو خونه موشِ بعد که باز میکردیم دوتا کاغذ تو یه دست بودن اونا هم باورشون میشد کف میکردن اَی حالی میداد یادش بخیر:)))))

  63826

یكی از گودزیلاهای فامیل اومده سیم شارژر موبایلمو با قیچی از وسط نصف كرده,مامانش وایساده بالا سرش هرهر ميخنده ميگه:آخی عزیزم بچم از الان فنیه‏!‏‏!‏‏!‏
من o_O
مامان گودزیلای فنی :‏)
سيم شارژر نصف شده __ __

  63812

مرکز زلزله سراوان نزدیک مرزه ایران و پاکستانه
اونوقت ما تو زاهدان
بچه های نهبندان
دوستام تو زابل
داداشم تو چابهار
فامیلای دوستم تو کرمان
اقوام دور و نزدیک در " دبی " ابوظبی" دهلی نو" هم اونو احساس کردن!!!!!!!!!
ببین عجب زلزله ای شده
خوشبختانه خسارت جانیش تو ایران فقط چندتا زخمی بوده
بعد تو پاکستان کشته دادهچ
اولین باره که احساس میکنم خونه های ما از خارج بهتر ساخته شده!!
از یادم رفت بگم از خسارات به پراید های دوستان در سراوان و درختای پسته هم اکنون خبری در دسترس نیست.................

  63808

موسسه ژئو فیزیک تهران زلزله سراوانو در ساعت 15/30 میگه
7/5 ریشتر در عمق 18 km
ساعت 6 تلویزیون داره زیر نویس میکنه موسسه ی گرام اعلام کرده زلزله 7/7 ریشتر در عمق 95 km...
آخه موندم کی به اینا مجوز ایجاد موسسه داده
هممون زهره ترک شدیم
بقیه بچه هامونم تو افق محو شدن.....
بیا الان از کجا پراید بگیرم برم اونا رو با تشویق به پسته برگردونم خونشون؟؟؟؟؟

  63807

از دانشگاه اومدم خونه یه سره اومدم بالا تموم خاطرات زلزله امروز رو بنویسم هیچیش یادم نمیاد...
اهان
دوستم زنگ زده (بعد زلزله) میگه:
سراوان زلزله اومده خونه داییم اونجاست ما داریم میریم اونجا ، سوغاتی چی بیارم برات!!!!!!!

  63805

سراوان زلزله اومده بعد ماهم تو زاهدان متوجهههه شدیم
رفتیم خوابگاه بعد تموم شدن زلزله همه برگشتن اتاقاشون میبینیم یکی خوابه
دو تا دارن pes میزنن
یک عان میخواستم عمودن همشونو تو افق محو کنم
اخه لامصب .... یکم احساس و عاطفه
نظر بچه ها چیه بدم سید مصطفی سه تاییشونو با پرایدش ببره افق....

  63775

عاغا ما با چن با رفقا قرار گذاشتیم هرجا اتفاقی تو خیابون همدیگرو دیدیم جوری همو قهوه ای کنیم که طرف روش نشه سرشو بالا بگیره..(:
دیرو تو خیابون بودم یهو دیدم یکی گفت امییییییییییییییییییییییر امییییییییییییییییییر پشت سرمو نیگا کردم دیدم دوتا از رفیقامن بعد دو ثانیه از همون فاصله دور درحالی که داشتن مث ببر ب سمتم یورش میاوردن با داد گفتن امیرجان اسهال داشتی خوب شدی؟!!!!!!!!!!!نامردا سه بار تکرارش کردن جوری که همه با حالت پوز خند نیگام میکردن
عاغا من خودمو میان رنگهای قهوه ای پیدا کردم و سرمو انداختم پاییین و دوییدم به سمتی که نمیدونسم دوییدم فقط خاسم از اونجا دور شم...D:

  63737

یه معلم کامپیوتر داشتیم سوم راهنمایی :|
بعد یه روز بهش گفتم آقا بهترین کارت اینترنت کدومه؟
اونم درومد گفت من نمیتونم بگم تبلیغ میشه!
:|
گوشیشم هیچ وقت از جیبش در نمی اورد که مارک اونم تبلیغ نشه!!
ولی حالا که فک میکنم میبینم لابد جی ال ایکس بوده میخواسته ریا نشه!
کصافط! :|
منو میگی :|
معلمه داریم؟؟

  63735

یادمه اون اوایل بود که گوگل این امکان رو پیدا کرده بود که کلمات رو پیش بینی کنه!
بعد رفتم خونه یکی از فامیلامون توی گوگل
دیدم این چرا اینقدر بیشعور بوده ما نمیدونستیم :|
بیچاره هر چه قدر هم قسم خورد باور نکردم!!
:))

  63732

داشتم صدامو با کامپیوتر ضبط میکردم. دیدم خیلی ضعیف ضبط شده...
منم دفعه بعدش پنجره ریکوردرو با موس کشیدم اوردم نزدیک بلندگو که صدام بهتر ضبط شه!!!....
بعد یه چند دقیقه به سوتی فجیع خودم پی بردم!!!!!!!

  63726

دیشب بابام رفته بود پمپ بنزین که بنزین بزنه انقدر صف طولانی بوده یادش رفته تو صفه، وقتی راه باز شده خوشحال ازینکه از ترافیک فرار کرده گازش رو گرفته رفته!!! خخخ