چن وخ پیش معلممون داش درس میداد یکی از بچه ها تیکه انداخت .نیگاش کرد وگفت ببین من دارم درس میدم تو (....)میگی
دیگه شما مارو تصور کنین کل نیمکتا جویده شده بود .
بعضی ها هم هلی کوپتری میزدن.
معلم بی اعصابه داریم ما .عایا؟!
خاطرات خنده دار
داشتم تو اتوبان میرفتم دیدم یه بچه ای رو موتور خوابش برده بود و داشت می افتاد باباش هم اصلا حواسش نبود. رفتم کنارش هر چقدر بوق میزدم نمی فهمید. آخرش رفتم جلوش و سرعتمو کم کردم شیشه روکشیدم پایین بهش گفتم :مرد حسابی پس چرا حواست به بچه ات نیس ؟؟؟ ی دفعه دو دستی زد تو سرشو گفت : اصغر پس ننه ت کووووو؟؟!!!! نه خدایی ببین کرم حلزون چه بلایی سر مردم اورده...
یادش بخیر بچه بودیم وقتی معلم بهمون اجازه میداد بریم دستشویی انگار بلیت سفر به اروپا بردیم !
داشتم ساعت 3شب جغرافی میخوندم خسته شدم واس دوستم اس دادم چقدخوندی تو؟من با چوب کبریت چشامو نگه داشتم اس داد من با پیچکا چشامو نگه داشتم و دارم باخاک چرنوزیوم خودمو تقویت میکنم
(جغرافی سوم انسانی)
این دوسته من دارم
امتحان عربی داشتم اخرشب شد خوابم گرفت ب یکی ازدوستام ک استاده واس تک زدنو و لجه یکیو دربیاره گفتم منو واس ساعت 4 صب بیدار کن عاقا این ازساعت 3 شروع کرد تک زدن ساعت 4 اس ام اس داد قوقولی قوقولی زریه وخی عربی بوخون!!!!!!!!!!!!!!!!!(یعنی قوقولی قوقول زهراجون بلندشو عربی بخون)ساعت 4صبح میخندیدم
من:0 و..........:))))))))))))
دوستم:))))))))) دوسته شاعره من دارم
0000سلام دوستای گلم--------(مهندس مملکت م؟ک؟)
///////////////////////////اقا فقط شانسو داشته باشین) ///////////////////
بعد عمری با زید فابریکمون قرار گذاشتیم بریم لب رود خونه (زاینده رود)صفا کنیم////// اقا رفتیم نشستیم کنار ابو// قلیون براه// و گفتیمو خندیدیمو /کلی کیف کردیم/(( راستی اینو بگم که زیدم چادریه) خلاصه یه لحظه دیدم ای خاک تو سرم ((بابام با خالم اینا دارن میان )) تنها کاری که تونسم بکنم سریع گفتم نگار چادرتو بده //چادرشوکشیدم رو سرمو خودمو زدم به خواب روی پای نگار ؟حالا شانس ما اینا هم اومدن نزدیکیای ما نشستن !!!!!!!!!اینا همش به کنار زنگ خوردن گوشیمو بگم که سریع قطعش کردم که دختر خالم گفت چقدر جالب اهنگ زنگ این اقا هه که خوابیده با مهندس مملکت یکیه
اقا خلاصه اون روز حدود 2 ساعت زیر چادر نگار بودم اون طفلیم مجبور شد بگیره بخوابه تا بابام اینا پاشدن رفتن
خلاصه یه روز خیلی با حال همراه با ترس برامون خاطره شد
واقعا روز خیلی توپی بود((( بچه های که از این خاطره های خوب دارن))))) جیغغغغغغغغغغغغغغغغغ .و هورررررررررررررررررااااااااااااااااا
یه روزی مامی و ددی من که در دوران شیرین نامزدی بودن یه روز تو هوای گرم تیرماه از دکتر برمیگشتن. طفلی مامی با ددی رو دروایسی داشته و خجالتی بوده فراوان!یه لحظه دل مامانم هوس اب میوه تگری دپش میکنه ولی نمیتونه به ددی بگه(^_^).میرن میشینن بابا میگه شیر موز سفارش دادم دوس داری؟!مامی برعکس تحویل میگیره شیر بز میشنوه!تو دلش به بابا فوش میده کهتو این گرما شیر بز مگه میچسبه:(یه لحظه گارسون با 2لیوان شیرموووووووز میاد مامی جونم میبینه شیر بززززززز نیس شیر مووووزه! حالا شیر بز:))))) شیر موز:((((((((( کدومش میچشبه تو این گرما؟؟؟؟؟! این مامانه من دارم ایا؟؟؟؟!فداش بشم (@@)
تو خوابگاه نشستيم دوستم رفت مسواك بزنه شيرجه زدم رو گوشيش... ان يكي گفت هي سعيده چته؟ اين ديوونه بازيا چيه؟
گفتم خفه... فرصت ندارم توصيح بدم... فعلا بايد به فكر اذبت مريم باشيم...
ايم خودمو تو اد ليستش پيدا كردم و تغيير دادم به Irancell و سريع سر جام برگشتم...
دهنشو سرويس كردم اين چند روزه... همش اس تيليغاتي مي نويسم ميزنم بهش...
بچه ها وقتي فهميدن داشتن روده هاشونو ميبريدن....
سلام امروز رفتم دانشکده امتحان بدم ساعت 9 صبح بعد از این که نیم ساعت پشت در اتاق استاد معتل شدم زنگ زدم به استاد میگم استاد فلانی ام برای امتحان اومدم میگه بی خود کردی اومدی من ساعت 8 منتظرت بودم و خلاصه دعوام کرد و گفت ازم امتحان نمیگیره و گوشی رو روم قطع کرد منم اشک ریزان اومدم خوابگاه هنوز به اتاق نرسیده بودم که استاد به گوشیم زنگ زد که کجایی بیا ازت امتحان بگیرم.
ایا شما هم از این استادا دارید آیا
فک کنم وقتی فارغ التحصیل بشم دیوانه شده باشم از دست اساتید گرامی
چندروزپیش تودانشکده داشتم پیامای 4جوکوبرای دوستام میخوندم رسیدبه این پیام که؛این دانشجوهاییکه اصلاغیبت ندارن سرکلاسابه چه امیدی زنده ان؟
مثلافکرمیکنن رومدرکشون ثبت میشه وباعث افتخاره!
یهودوستم"خدای سوتیه"برگشته میگه نمیدونم ولی رومدرک مامیزنن که شبانه ایم!
بعدازچهل دقیقه که بهش خندیدیم آخرم نفهمیدقضیه چی بودا...
عاغا من یه عمو دارم این بنده خدا ارباب سوتیه....چن وخت پیش یکی از اقواممون مرده بود,یکی از دوساش زنگ زده بود بهش تسلیت بگه:
_احسان جان ایشالا غم آخرت باشه...
_نوکریم داداش,ممنون
_حالا ایشالا برای مجلس ختم خدمت میرسم به محسن آقام (پدر بنده) تسلیت میگم
_قربان شما...حتما تشریف بیارید....ایبشالا مام یه روز برای مجلس خودتون خدمت برسیم!!!!!!!!....
ینی به نظر شما غم اون یارو خیییییییییللی بهش فشار آورده بود....عایا؟؟؟؟؟؟....
ديروز رفته بودم نون فانتزي ميخواستم نون بگيرم .
دوست دخترم زنگ زد بهم گفت كجايي؟بهش گفتم تو فانتزي.
بعد گفت اه لوس نشو ديگه كجايي؟كار واجب دارم.
بهش گفتم لوس چيه بابا ميگم تو فانتزيم ديگه!
دختره لوس ننر گوشي رو قطع كرد گفت برو بمير! تازه بعدش هم جوابم رو نداد!
فك كنم باهام كات كرده باشه!
من نميدونم چرا دختراي اين دوره زمونه انقدر بي جنبه شدن!
چند سال پيش از اين خبرا نبود...
يه افق هم نزاشتن برم توش محو شم از دستش راحت بشم!
دوم دبیرستان بودم..یه شعر حفظی هستا:"چون در ان غوغا عراقی را بدید / نام او سر دفتر غوغا نهاد" ما معنیه اینو نفهمیدیم. دوستم از معلم پرسید(معلم ما هم خعلی ادم ضایع ای بود) معلم هم گچ در یک دست و در دست دیگر کتاب با حرکات دورانی اومد مثلا توضیح بده!
-چون در ان غوغا و شلوغی عراقی رو دید...اسم اون رو تو سردفتر غوغا گذاشت...!!!!!!!!!!!
منکه قانع شدم!!!!!!!دوستم که اصلن نتونس خودشو کنترل کنه کتابشو از شوق اتیش زد!روایت داریم یه چن نفری هم ترک تحصیل کردن!!!
معلمه قانع کنه ما داریم عایااااااااااا؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تو مدرسه شاگرد باهوشی بودم.کلاس دوم راهنمایی ثلث اول 9 تا تجدید آوردم .از ترس بابام یک تیغ برداشتمو همه نمره ها رو درست کردم .ثلث دوم حسابی خوندم ولی باز 4تاش موند.باز دوباره منو تیغو قبولی.....اما ثلث سوم حسابی خوندمو به نمره بالا قبول شدم.رفتم کارنامه بگیرم مدیرمون گفت باید بابات بیاد بگو یک کارتون شیرینیم بیاره .منم خوشحال رفتم با پدرم بر گشتم.پدرم پرسید معدل پسرم چند شده گفتن 16/5 پدرم گفت سالهای پیش شاگرد اول بود مگه این معدلم شیرنی داره........مدیر گفت اگه پسر من ثلث اول 9تا تجدید میاورد ثلث دوم میکرد 4تا حالا نباید همه مدرسه رو شیرنی میدادم
چی بگم اخه به این مدیر فضول....
یه روز حوصلم حســـــــــــــــــــابی سریده بود گفتم بزن با بروبکس بریم بیرون،هیچی دیگه آقا رفتیم بیرون و همینطور که داشتیم می قدمیدیم یهو یه نفر گفت:ببخشید خانوم؟
برگشتم رفتم سمت صدا و گفتم:بله؟
گفت:میخوام برم .... از کدوم سمت برم؟
گفتم:غریبید؟
گفت:بله!
گفتم:از سمت .... برید از هرکی بپرسید از اونجا به بعد بهتون میگه خانوم
یارو با تعجب نگام کرد و دوباره پرسید:جـــــــان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفتم:ای بابا خانوم از سمت ... بید بعد از........
نذاشت حرفم تموم بشه گفت:یعنی شما واقعا نفهمیدید من پسرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
(خب لامصب اون چه موهائیه؟اون چه ابوئیه؟اون چه کلاهیه؟؟؟من از کجا بفهمم تو دختری یا پسر؟؟؟؟؟؟؟؟)
من:-O
دختره/پسره:-(
بروبکس:-)))))))))))))))))
لایک:خب باید میفهمیدی دختره نیست دیگه!
لایک»خب باید میفهمیدی پسره دیگه!
لایک:تو چه خنگی!!!
لایک:نچ نچ نچ نچ
لایک:هرچی تو میگی فقط لایک کن!
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 22835
کل بازدید: 511975855