دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  27863

دیروز میخواستم برم دانشگاه ... دیدم اتوبوس داره میره حالا منو میگی ازون سر بدو بدو میرم که سوار شم .. شانس منم ایستگاه شلوغ!
راننده اتوبوسم داره منو نگاه میکنه که برسم ..
خوب که به در اتوبوس رسیدم که سوار شم
راننده درو بست رفت ..!
من :|
بقیه تو ایستگاه :|
راننده :))

  27862

نشسته بودیم داشتیم فیلم می دیدیم یهو داداشم باد شکم داده.مام برگشتیم به با یه حالتی اخمو گفتیم امیر پاشااااااا..
داداشم برگشته میگه : ایش بی جنبه ها ..حالا بیا محبت کن..من باشم دیگه ازین محبتا نکنم. قدیما می خندیدند .اعصاب ندارینا..
مامانم:(
بابام:)
فیلمه:)))
هیچی دیگه منم در اثر استشمام بوی گازگرفتگی از محبت های داداشم مرده ام..

  27860

یه شب تنها داشتم از توی کوچه خودمون میامدم خونه یهو یه گربه دیدم منم خواستم اذیتش کنم چنان بلند گفتم پبشته دیدم گربه روشو بر گردون (صحنه اهسته تجسم کن) بهم نیگاه کرد با یه حالت اخمو بلند گفت میو .
هیچی دیگه منم بدو بدو فرار کردم.
گربه .گربه های قدیم
گربه های نسل جدید جنبه ندارنا مخصوصا اعصاب!!!
والا

  27844

بارسلونا با رئال بازی داشت دیدم همسرم داره سریال میبینه گفتم خانوم بزن داره فوتبال میده گفت نه این فیلم قشنگه ! نشستم منم کنارش گفتم جون خانومه تو سریال عجب هیکلی داره ! خانومم گفت این سریال تکراریه بیا فوتبالتو ببین :D

  27828

یه خواهر دارم یه روز رفتم خونش گفت من رفتم اینترنت adslگرفتم اما وصل نمیشه منم که به قول خودم دانشجوی رشته نرم افزارم رفتم بینم چشه هیچی دیدم اصلا مودم نگرفته.دیگه گفتم کامپیوترت خرابه باید یه کامپیوتر دیگه بگیری!!!!

  27824

یه روز تو اتوبوس بودم یه پیرمرد سوار شد جا نبود بشینه منم گفتم گناه داره بنده خدا بلند شدم بشینه خلاصه بلند شدیم اغا اتوبوس یه نیش گاز زد ما پهن شدیم کف اتوبوس.هیچی دیگه خانها از آخر اتوبوس و آغایون هم جلو سه بعدی اسکنم کردن.ما هم دیگه بخار شدیم.از اون به بعد جامو به هیشکی نمیدم وقتی پیرمردی سوار میشه زل میزنه تو چشمام یعنی بلند شو من بشینم منم در کمال نامردی زل میزنم تو چشاش و بلند نمیشم.اما شما اینکارو نکنید!!

  27823

به جون خودم اینو راست میگم.یه دوست دارم بعضی وقتا نعشه میکنه.یه شب فضا بود اومد پیشم گفت میتونی انگلیسی ترجمه کنی منم ذوق زده شدم که بالاخره یکی مارو باور کرد.گوشیشو آورد دیدیم اعتبار سیم کارتش اومده زیر 400 تومن.همراه اول بهش پیام داده!! هیچی دیگه دلم میخواست زمینو گاز بگیرم

  27812

یکی از دوستای خانوادگیمون که بحساب خودش خیلی احساس یکرنگی باهامون داره چند وقت پیش اومدن خونمون.سرسفره خودش واسه همه غذا کشید.بابای ما هم که خوش خوراکه و با یه بشقاب کارش نمیشه زود بشقاب اولش روخورد.خواست دومی رو بکشه که همون دوستمون پیشقدم شد و یه کفگیر واسش ریخت پدر ما همچنان بشقاب به دست منتظر کفگیرهای بعدی بود که یارو دوستمون بهش گفت بس دیگه حالا تو اینو بخور خواستی بازم واست میکشم!!بنده خدا بابام تا بناگوش قرمز شد!‏

  27791

دوستم یه روز که تو خونشون تنها بوده میره حموم ... به هوای اینکه کسی خونه نیست همونجوری لخت میاد بیرون که حوله برداره ! یه دفعه میبینه آبجیش تو خونست . بدو بدو میره تو اتاق درو میبنده ، حیوونی خیلی خجالت میکشه ! دولا میشه از سوراخ کلید نگاه کنه ببینه آبجیش داره چیکار میکنه ! میبینه آبجیش داره میدوئه بیاد سمت در. دوست منم میترسه سریع درو قفل میکنه ! بر میگرده میبینه دوست آبجیش تو اتاق نشسته

  27790

الان یه پشه با خونواده اش اومده بود خدافظی، کلی تو بغل همدیگه گریه کردیم بچه شونم همش میگفت میخوام پیش عمو بمونم ، خلاصه پشت سرشون آب ریختم و رفتن تا 6-7 ماه دیگه ،خیلی صحنه غم انگیزی بود من طاقت دوری ندارم !

  27784

الان یه کیبورد باز کردم دارم درستش می کنم.
دختره همسایمون سه سالشه اومده کنارم ازم می پرسه: این چیه؟
می گم: کیبورد.
می گه: من نبردم!
می گم: کیبورد!
می گه: من نبردم

  27783

نميدونم جريانش چيه تو فاميل هرکي دختر نداره ميگه اگه دختر داشتم ميدادمش به تو!
حالا اگه داشتن نميذاشتن نگاشم بکُنيما :|

  27768

خیلی بچه بودم ، یه بار صاحبخونه مون گفت برو از مغازه برام شکرپنیر بخر. منم رفتم یه ذره شکر خریدم و یه ذره پنیر!
از اون به بعد دیگه صاحبخونمون منو واسه خرید نمیفرستاد بیرون :)) آخیــش راحت شدم :))

  27759

یاد اون قدیما که با کلاس ترین چیز جامدادی های بود که سه تا در داشت .....
لا مصب ارزش یه لامبورگینی دو در را داشت...!

  27758

یاد اون دوچرخه ها که صندلیش(زینش) نیم متر بود و وقتی سوارش میشدی حس میکردی سوار یه سوزوکی 1400شدی!؟