دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

فک و فامیله داریم

  259588

حنانه (دوستم) : پریسا رو یادته راهنمایی باهم بودیم؟
من: نه کدوم بود؟؟
حنانه: بابا همونکه ریزه میزه بود، خرخونه.
( مامانم از تو آشپزخونه: بیاین شاااام )
من: هااا یادم اومد. خو؟!
( مامانم: بچه ها شاااااااام )
حنانه: نامزد کرده
( مامانم:مگه نمیگم شام حاضره؟ )
من: الکیییی!
حنانه: جون تو
من: کی هس حالا؟ میدونی؟
حنانه: شنیدم پسرداییشه (همزمان باز مامانم که بیاین غذا ) دانشجوی چیزه، تربیت معلم
من: باشه مامان... خب میگفتی
حنانه: مثل اینکه...
( مامانم: میگم بیاین غذا حاضره)
من: ببخش حنا الان یه کاری دارم باید برم . راستی خوب آمار همرو داری کلک
حنانه: باش برو بقیش بعدا
من: باشه قربونت خدافظ

سریع گوشیو قطع کردم رفتم تو آشپزخونه

من: پس غذا کو؟
مامانم: یه پنج دیقه واستا الان حاضر میشه

من :///////
مامانم :))

چرا واقعا ؟!

  259497

چند روز پیش مریض شده بودم کل فامیل یک روز میان میان خونمون که مثلا منو ببینن یک کیلو شیرینی میخرن بعد وقتی بهشون تعارف می‌کنی مثل گرسنه های سومالی همشو میخورن⁦⁦O_o⁩این رو میشه تحمل کرد وقتی هم که هرچی تو خونه هست رو میخورن بعد میگن ببخشید زحمت دادیم ⁦O_o⁩این هم میشه تحمل کرد وقتی هم که آدم رو مجبور میکنن جواب سوالشون رو بدی و میگن حالا زیاد حرف نزن برات خوب نیست⁦:-|⁩با اینم میشه کنار اومد ولی اینو که وقتی میرن من فحششو میخورم قابل تحمل نیست⁦:-⁩
یکی نیست بگه تقصیر من چیه خو فامیل محترم تشریح نیارید مگه دیدن من تو این حال باعث میشه خوشبخت شید حالا اگه تو روز عادی باشه سایه منو با تیر میزنن
می‌دونم هم طولانی بود هم شاید مسخره ولی متاسفانه واقعیت داره⁦:-(⁩

  259426

مامان بابام دیشب قهر کردن ، بابام صبح اومد آشتی کنه گفت : خانوم یه صبحونه به ما نمیدی؟⁦
مامانم گفت: مگه من نوکرتم؟ دوباره
یه دعوا شروع شد .
ننه بابای شما هم اینجورین؟

  259305

مامانبزرگ و بابا بزرگم نشستن فیلم ترسناک میبینن مامانبزرگم میگح جرا انقدر خودشو اذیت میکنه یه بسم الله بگه اجنه دور شن بابا بزرگم میگح جی میگی بسم الله بگه که فیلم تموم میشه

ینی عاااشق بابابزرگمم

  259293

بابام با گوشیش زنگ زده به دوستش بعد همونجا پشت تلفن داد کشید:ای وای گوشیم رو تو خونه جا گذاشتم!
من:0
دوست بابام0_0
سازمان مخابرات ایران@_@
بابام:)
گوشی سامسونگ×_×

  259202

سلام
رفتم خونه مامان بزرگ مادریم یه دقیقه چشمم افتاد به تلویزیون دیدم داره تبلیغات پخش می‌کنه حالا خوبه متن تبلیغات چی باشه

آیا از بی شوهری رنج میبرید
آیا یک شوهر پولدار با ثروت بیل گیتس میخواهید
آیا یک همسر با قیافه دیود بکهام میخواهید
ما به شما برنامه شوهر پولدار زیبا باب را پیشنهاد میکنیم برای دریافت لینک دانلود به شماره زیر پیامک بزنید حالا خوبه مامان بزرگم چی بگه یونس (اسم منه) اینو شمارشو بردار برو بده به اون عمه های ترشیدت

آیا فک فامیله داریم
تقدیم به ترشیده ها

  259190

با مامانم و خالم رفتیم بازار حرف این شد که شام چی درست کنن ( خاله ام بعد از ظهر اومده بود خونمون که بریم بازار و شب بمونن) خالم میگه : هاجر ( مامانم) غذا درس هکردی؟ ( ترجمه غذا درست کردی ) مامانم : نا ای شومی سره درس کمی ! حالا چی درس ها کنیم ( ترجمه نه باز میریم خونه با هم درست می کنیم ! حالا چی درست کنیم؟) خالم هم میگه پشمش کلو مامانم هم میگه آره شمکش پلو خوشمزس
بدبدخت کشمش پلو
یکی باید منو با کاردک جمع میکرد
پشمش کلو&-&
شمکش پلو@-@
کشمش پلو+-+

  259189

سلام پست اولمه لطفا لایک

اق اما دیروز رفته بودیم خونه عمم بعد
گودزیلا اینا ۴ سالشه هی هم مسخره میکرد یکیو نوبت رسید به من
گفت بیا برات شوهر پیدا کردم
منم خوشحال گفتم عکسشو ببینم نشونم داد عکس ویروس کرونا بود
زدم تو صورتش گفتم ایستگاه گرفتی گفت نه به خدا
کافیه بری زمینو لیس بزنی ویروسش میاد میگرتت

من( -_-)
بابام(:
مامانم (:
اون????
آیا فک فامیله من دارم
تقدیم به دخترا

  259162

رفته بودم خونه داییم اینا زنداییم داشت نماز می خواند بعد نماز می بینم هی می خنده می گم چرا انقدر می خندی می گه که تو که غریبه نیستی زمانی که محیا ( دختر داییم ) از پوشک گرفتم یه روز وقتی داشتم نماز می خوندم محیا میاد میگه مامانی دستشویی دارم بعد می بینه که من دارم نماز می خونم به حرفش اهمیت ندادم هیچی دیگه وایستاده کارش انجام میده حالا من نمیدونستم گریه کنم بخندم نمازمو ادامه بدم

  258943

امروز پسر خالم (دهه ۹۰) اومدم بغلش کنم یک مشت بهم زد فرار کرد به باباش گفت من دارم میزنمش باباشم منو زد در همین حین همینو به بقیه فامیل گفت
یعنی داغون شدم

  258904

مکالمه منو بابام پشت تلفن :
من:سلااام ددی جونممممم
بابام :باز چی میخوای
من :وا ددی این چه حرفیه ،۳۰ تومن داری بیاری برام
بابام:اره دارم میارم
من:۴۰ تومن داری
بابام :اره
من :پس ۵۰ بیار دیگه دستت مرسی فقط نقد میخواماااا
بابام :کاری نداری
من :=/
بابام :همینجوری پیش بره ازم یه تومن دستی میخوای
من :نه حالا در اون حد دستی حمل و نقلش سخته برام
حالا اوج ماجرا اینجاست که اومد خونه رفت لباسش و عوض کنه من رو به اهل منزل :برم حق مسلمم و بگیرم
بابام ۳تا ۱۰ تومنی دقت کنید ۳ تا گذاشت کف دستم
مامانم :ایول خوشم اومد خوب حالتو گرفت
هی من که عادت کردم ولی این کارا با بچه ی سر راهی ام درست نیست

  258901

در حالت اول
مامانم: کی این گلدونو شکسته ؟
داداشم : بلا ای بلا ای دختر مردم
اونیکی داداشم : نیا ، به نظرتو سینوس سی وپنج در تانژانت صفر به دست میاد؟
من : ای خدا یه شوهر خوب و پولدار نصیبم کن

در حالت دوم
مامانم : کی ظرف ها رو شسته
داداشم : من من
اونیکی داداشم : سینک و گاز رو هم تمیز کردم
من : ای خدا من که ظرفا رو شستم یه شوهر خوب و پولدار نصیبم کن

و خواهرم که ظرفا رو شسته :-( :-( :-( :-(

  258809

وقتی من میرم حموم مامان بابام یادشون میفته ظرف بشورن:| :| چرا من انقدر بدبختم؟:| فک و فامیله داریم؟:-/

  258797

دیشب آخونده شبکه ۱ داشت میگفت خدا هیچ موجودی رو
بی دلیل نیافریده
.
.
.

بعد مامانم نگاه به من کرد،یه آه کشید

زد کانال ٣ :/

  258742

دیروز دختردایی گودزیلام که 3 سالشه اومده با شلوار جینش میگه آلینا بلام زاپ میژنی لو چلوارم؟ میگم زاپ چیه؟ میگه تو چگد از دونیا عگبی خنگول لژ این پاره های چلوار دیگه
من ×-×
اون :)
دوستان اولین پسته