زنگ زدم خونه خاله م گودزیلاشون تلفن رو برداشته
میگم مامان خونه س؟ میگه آله داله گریه میتونه
میگم بابات کجاست؟میگه لفته کلانتلی
میگم داداشت کجاست؟ میگه لفته بیمالستان
میگم چرا؟
میگه : اخه من گم شدم!!!
میگم کجایی مگه؟ میگه ژیر تخت!!
...... (^_^).....گودزیلا س خالم داره.........
فک و فامیله داریم
به مخاطبه عامم (مدیونین فک کنین خاصه)
میگم سوزن دم دستت داری میگه آره
میگم خب بگیرش
گفت گرفتم چی شد
گفتم سرشو نگاه دلم واست اونقدی شده
.
.
.
حرف منه بدبخت تموم نشده بود که ایشون فرمودند
حالا تو مورچه دم دستت داری ؟؟؟؟؟؟؟
که در همین حال مجلس منفجر شد
بعلهههه
حالا به نظرشما من کجابرم افق عمود و اینا که خزه خو شما بگین؟؟؟
لایک=برو به جهنم
به داداشم میگم چش سفید....!!
میگه اختیار دارید چشاتون سفید میبینه *_*
داداشه دارم @_@
چن روز پیش سره ظهر بود من از کلاس زبان برگشته بودم تو راه یه ماشین بهم زد
اومدم خونه
میگمم:ماااااامااااااان یه ماشین بهم زد!!!!!!!!!!!!!
بابام:إإإإ پس چرا هنوز زنده ای؟؟؟
من:ناراحتید برم بمیرممممم؟؟؟
بابام: نه دیگه بابا جان الان دیر شده فایده ای هم نداره میخواااای فردااااا برووو؟؟؟
من دیگه حرفی ندارم خودتون شاهد بودید فقط یه چیز این باباهه مهربونه من دارم؟؟؟؟؟عایاا؟؟؟
لایک یادتون نرههههه
یه گودزیلا داریم البته گودزیلا که نه ابر گودزیلاست!!!!یه روز ایشون با مامانشون تشریف میبرن شاه عبدالعظیم بعد که برگشتن خونه خانم همسایه میبینشون به گودزیلا میگه:آقامحمدواسه منم دعاکردی؟؟؟؟
(قابل توجه دوستان گودزیلا بااین خانم همسایه بده)
گودزیلام میگه:بله براتون دعا کردم!دعاکردم شوهرت بره یه زن دیگه بگیره!!!!
گودزیلا:))))))))))
خانم همسایه:(((((((((
آقای همسایه:)))))))
مامان گودزیلا0-0
مامانم:برو اون برنجو بیار از تو اتاق
من:برنج؟؟؟؟
مامانم:آره برنج
منم رفتم ظرف برنج بیارم یهو با گونی برنج مواجه شدم @_@
وقتی گونی در بقل رسیدم
مامانم:تو چرا اینو اوردی؟؟
من:خودت گفتی
مامانم:من به بابات گفتم بیاره! نه تو
هیچی دیگه الان دیسک کمر گرفتم
از دست رفتم........
بابام در حالی که سرش درد میکرد:فائزه اینطرف سر چی میشه؟
من:مغز ^_^
بابام:نه کجای مغزه؟
من با کلاس بسیار:لوب گیجگاهیه ^_^
پدرم:نه منظورم اینه که مغز کدوم طرف سر قرار داره؟راسته یا چپه؟کدوم طرفه؟
من: 0_o
من از دیشب تا الان وقت نکردم بیام 4jok واسه اینکه داشتم میز رو گاز میزدم
نکنه شما هم این سوال واست پیش اومده؟؟؟؟
دانشجو هم هستی لابد؟؟
:)))))))
چرامردم اینجوری شدن؟!
دیشب خونه مامان بزرگمیناجمع بودیم،ی30-40نفری،
برگشتم گفتم:شب جمعه س،
همه باقیافه اینجوریo_Oبرگشتن سمت من!!
بابا! برا شادی روح اموات صلوات!!!
من چیکارکنم خب!!؟!
بچه پررو
دختر عموم ی گودزیلا داره اسمش آترینا هست. مامان بزرگم هر وقت میبینتش بش میگه آتنا. امروز دیدتش بش میگه خوبی آتنا؟ بش ميگم مامان بزرگ آتنا نه آترینا. میگه آره دیگه آتنا!!! میگم آااااترییییناااا! مامان بزرگم برگشته میگه درد و آترینا مرگو آترینا زهرمارو آترینا تو مگه زندگی نداری نشستی حرف مفت میزنی؟؟؟
بش میگم دیدی دیدی بلدی؟؟
مامان بزرگم : برو بابا! دوست دارم بگم آتنا از فردا هم میگن آنا!
من : :|||||||||
خانواده : ^_^
ی همچین نن جونه بی اعصابی دارم من!!!! ://////
آقا یه فیلم ایرانی داشت به اسم(زهره ترک)بابام اومد بقول خودش بگه آره منم فیلم حالیمه میگه:ع حسام این فیلمه(zohre tork)داره میده!!!خخخخخخخ جاااان؟؟؟؟پدر من خو اول خوب بخونش بعد حالا خیلی اصرارم داشت این فیلم راجب یه دختره ترک زبانه خخخخخخ بابای دیکتاتوره من دارم
به مامان بزرگم می گم یه جمله خبری بگو، می گه: نوه م خنگه.
می گم سوالی بگو، می گه نوه م خنگ بود و من نمی دونستم؟
می گم امری بگو، می گه خنگیتو تابلو نکن!
می گم میشه خنگ توشون نباشه؟ میگه اونوقت میشه نوه یکی دیگه نه نوه من
چند وقت پیش داشتم مسواک میزدم.مامانم منو دید یهو گفت : هییعععععععع. تاحالا از این مسواک استفاده میکردی؟
منم با ترس و چندش گفتم :آره چطور؟نگو که توام از این استفاده کردی...
مامانم خیلی ریلکس: نه بابا. فقط با این روشویی رو میشستم
خدایی مامانه من دارم؟
اوه اوه دارم بالا میارم.با اجازه
طرف ادعاش ميشه هيچوقت دروغ نميگه و غيبت نميكنه ولي وقتي ميبينتت تا ميتونه از مرغ تو حياط تا شوهر صغري خانوم حرف ميزنه. فكه فاميله ما داريم؟
K : E @@@@@
با داداشم تو کوچه داشتیم میومدیم خونه گوشیمو از تو دستم زد ، منم رو پیاما و عکسام حساس ^_^ دویدم دنبالش
رسیدم داخل دیدم رفت تو دست شویی و درو بست ، اودااااا یه آبلوچاکی با پس گردن رفتم تو در دستشویی 0_o کیصافط آشقال بیا بیرون ، بیا بیرون انگل خانواده
یه لحظه نگا کردم دیدم تا خانواده دارن در و دیوارو گاز میزنن
یه صدای آشنا از تو دستشوی گف : کامران ؟
من : بره ؟ پدر تونی ؟
بابام : برو اون زیر شرواری منو بیار و صبر کن بهت بگم انگل خانواده کیه
من : اوف اوف فکر کنم طفلی اسهال داشت ، بابایی اگه این پستو میخونی من خونه عمو نیستم ،نیا منو نخول ^_^
شوهر خالم هر وقت میرفته داروخانه سر کوچه شون بقیه پولشو که خورد نداشتن بهش چسب زخم می دادن. هفته پیش رفته قرص گرفته شده 2هزار و هفتصد تومن. 2000 تومنشو داده 700 بقیه رو چسب زخم برگردونده
قیافه ما بعد از فهمیدن*ــــــ*
قیافه فروشنده :((((
قیافه خودش :)))
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 38259
کل بازدید: 511318169