حیف نون می ره بانک چک خورد کنه، مسئول بانک ازش می پرسه چک سیباس؟ حیف نون می گه نه، مال گردوهای پارساله!

گله کومه چیست؟؟
حمله دسته جمعی کردها در هنگام جنگ که بارمز باوکی در برن(پدرشو در بیارین)شروع میشود

برخه گیان چیست؟؟!!
اخرین مرحله عاشقی کوردهاست که عاشق معشوق را به بز تشبیه میکند

حیف نون تو ماشینش آهنگ عربی گذاشته بود با صدای بلند. بهش گیر می دن می گه: ای بابا! نمی ذارید تو این ماه محرم یه قرآن شاد گوش بدیم!
 

یادش بخیر ....
تو مدرسه هر بلایی دلمون می خواست سر نیمکتا و دیوارا می آوردیم بعد می انداختیم گردن اون شیفتی ها...!

يه روز به فرشته آفرينش ميگن غضنفر رو چطور آفريدي؟
ميگه يکم خاک رو با کود قاطي کرديم.
ميگن حيف نون رو چطور آفريدي؟
ميگه اصلا خاک قاطيش نکرديم !

نوزاد پسري که تازه متولد شده بود به دکتر گفت : دکتر ! شما موبايل داري ؟
دکتر گفت : دارم ولي براي چي ميخواي ؟
نوزاد گفت : يه SMS بزن به خدا بگو من سالم رسيدم ! دوست دخترم رو که قول دادي ميفرستي بفرست!

دخـتــــــر گـلـــــــم چيـست ؟!
واژه اي است که مادران از آن براي بهره کشي از فرزندان خود در انجام کارهايي از قبيل جارو برقي کشيدن استفاده ميکنند!

خداوندا !!
چي ديدي در سوسک که به او بال دادي ؟؟
نه واقعا ؟؟ سواله برام ..
در من نديدي در سوسک ديدي؟

امروز سالگرد عروسي مامان و بابامه
به بابام ميگم اگه زمان دوباره به عقب برگرده دوباره با مامان ازدواج ميکني؟
بابام ميگه : اره ولي تو رو به دنيا نمي آوردم !!!

زندگي به سبک آمريکايي :
دختر : پدر من ديروز ازدواج کردم ولي يادم رفت به شما خبر بدم
پدر : مشکلي نداره دخترم ! ولي دفعه بعد يادت نره منو دعوت کني !!!

خاطرات یک حیف نون
تو کافی شاپ نشسته بودم که یهو باد شکم اومد سراغم. صدای موزیک خیلی بلند بود منم خودم رو با بیس موزیک میزون کردم که صدای کارم رو پوشش بده. بعد چند تا تراک دیگه حالم خوب شده بود قهوم رو نوشیدم و یهو متوجه شدم همه دارن منو با انگشت به هم نشون میدن که یادم افتاد داشتم به آیپدم گوش میکردم.

غضنفر حیف نون رو تو خیابون میبینه که یه کیسه رو دوشش میبره...:
: چی تو کیست داری؟
: مرغه، میبرم خونه
: اگه بگم چند تا مرغ تو کیسه داری یکیشونو بهم میدی؟
: تو بگو، اصلا جفتشونو میدم بهت.
: خوب اممممممممم، پنج تا؟

غضنفر پتروس فداکارو با دهقان فداکار قاطی می کنه
می ره انگشت می کنه تو چشم راننده قطار

غضنفر با حیف نون نشسته بودن
غضنفر : دو دوتا ؟
حیف نون : شش تا
غضنفر کمی فکر میکنه و میگه : آهان از اون راه رفتی !